## **امکان ارسال پیام‌های in-app و on-site با اینترک**

![اینترک.png](https://intrack.io/api/uploads/ayntrk_ee718b2de4.png)

ابزار مارکتینگ اتومیشن اینترک، امکان ارسال پیام‌های درون‌برنامه‌ای in-app برای اپلیکیشن و پیام‌های on-site در سایت را برای کاربران خود فراهم کرد؛ این کانال‌ها از کم‌هزینه‌ترین و پردرآمدترین ابزارهای مورد استفاده مارکترها است.

در پلتفرم اتوماسیون بازاریابی اینترک این امکام فراهم شده است تا کاربران اینترک بتوانند در پنل خود با قابلیت in-app برای کاربران اپلیکیشن بر اساس نوع رفتار آنها  پیام‌های‌ درون‌برنامه‌ای در اپ ارسال و آنها را در هر مرحله از اپلیکیشن راهنمایی و ترغیب به انجام اقدامات دلخواه کنند. همچنین، با قابلیت on-site می‌توان تعامل کاربران را در وب‌سایت افزایش داد و پیام‌های کاملا مرتبط با سایت، به‌موقع و شخصی‌سازی‌شده به کاربران وب‌سایت ارسال کرد.

ارسال پیام‌های ‌in-app و ‌on-site برای مشتریان اینترک بدون محدودیت در ارسال و کاملا رایگان است. همچنین به دلیل ایجاد ارتباط شخصی‌سازی‌شده و ارسال سریع، این روش‌ها یکی از بهترین روش‌های ارتباطی با کاربران اپلیکیشن و وب‌سایت هستند.

### **تعامل با کاربران اپلیکیشن با پیام‌های in-app در اینترک**

پیام‌های درون‌برنامه‌ای (in-app) در جهت تعامل با کاربران فعال در بخش‌های مختلف اپلیکیشن ارسال می‌شوند و کاربردهای مختلفی مانند افزایش تعامل کاربران، معرفی ویژگی‌های جدید و تبلیغ محصولات در جهت افزایش فروش دارند.

از سوی دیگر اینترک در in-app چند ویژگی‌ کلیدی دارد که در ادامه به آنها اشاره شده است:

*   انتخاب مکان نمایش پیام در اپلیکیشن
*   ردیابی تعاملات کاربر در هر صفحه
*   ساخت تصویر و فونت شخصی‌سازی شده

![mob@1.25x.png](https://intrack.io/api/uploads/mob_1_25x_9c5edb5e88.png)

### **تعامل با کاربران در وب‌سایت،‌ با قابلیت on-site در اینترک**

پیام‌های وب‌پوش (on-site) پیام‌هایی هستند که از طریق وب‌سایت شما به مرورگر ارسال می‌شوند. این پیام‌ها قابل کلیک کردن هستند و معمولاً شامل لینک‌هایی به اقلام حراج، پیشنهادات، تبلیغات و یا برای برجسته کردن ویژگی‌ها یا مقالات جدید در وب‌سایت هستند. محتوای این پیام‌ها باید مرتبط با موضوع، به‌موقع و شخصی‌سازی شده باشد تا بازدیدکنندگان وب‌سایت را جذب به تعامل و حفظ کند.

![3.Message.jpg](https://intrack.io/api/uploads/3_Message_c0a7392a7d.jpg)

در پنل ابزار مارکتینگ اتومیشن اینترک، مشتریان می‌توانند از قالب‌های آماده استفاده کنند تا اعلان‌ها را برای همه کاربران دسکتاپ و موبایل فعال کنند. همچنین کاربران اینترک می‌توانند با اضافه کردن کد و سیاست‌های  برندشان، اعلان‌های سفارشی‌سازی شده را از ابتدا ساخته و ارسال کنند.

![Desktopp.jpg](https://intrack.io/api/uploads/Desktopp_0ffb396845.jpg)

از کاربردهای پیام‌های on-site، تبلیغ در جهت فروش، اعلام پیشنهادات و اطلاع‌رسانی محتوا و محصولات جدید را می‌توان ذکر کرد. همچنین قالب‌های آماده برای استفاده سریع، امکان ساخت پیام on-site سفارشی برای برندسازی و پیام‌رسانی انعطاف‌پذیر و ادغام یکپارچه با وب‌سایت شما را از ویژگی‌های کلیدی اینترک در پیام‌های on-site است.

### **چطور جلوی اسپم شدن گرفته می‌شود؟**

به‌طور کلی یکی از مشخصه‌های بارز و اساسی یک ابزار eCRM امکاناتی است که در مسیر جلوگیری از آسیب به تجربه کاربری و اسپمینگ در اختیار مارکتر قرار می‌دهد. در اینترک این امکانات به طور کامل وجود دارند که به طور خاص در خصوص چنل ارتباط in-app و on-site ‌می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

**سگمنتیشن**: با توجه به امکان ردیابی و track کردن رفتار یوزرها در اینترک، با استفاده از داده ثبت شده می‌توانیم کاربران را دسته بندی و از ارسال پیام‌های نامرتبط جلوگیری کنیم.

**شخصی‌سازی و تعریف Theme**: هم ظاهر پیام هم متن پیام را می‌توانید متناسب با الگوهای اپلیکیشن/وب‌سایت خود یا اطلاعات کاربر شخصی‌سازی کنید.

**امکان تعریف TTL**: برای پیام‌هایی که از نظر زمانی تاریخ انقضا دارند و برای کاربرانی که در لحظه ارسال پیام، اینترنت آنها در دسترس نبوده با تعریف مقدار Time To Live می‌توانیم نمایش پیام‌هایی که محتوای آنها منقضی شده باشند را متوقف کنیم.

**امکانات دیده شده در مرحله Where and When to Show کمپین‌های in-app و on-site**: در مراحل تعریف این کمپین‌ها شما گزینه‌های مختلفی برای تعریف دقیق اینکه پیام در چه زمانی و کجا نمایش داده شود، دارید. یکی از مهم‌ترین گزینه‌ها امکان تعریف سقف تعداد نمایش یک پیام به کاربر است که در این تنظیمات قابل تعریف است.

در فضای e-CRM کانال‌های ارتباطی از حیث نوع ارتباط و تعامل به دو دسته فعال (Active) شامل این اپ و آن سایت و منفعل (Passive) شامل پیامک، ایمیل، اپ پوش و وب پوش تقسیم بندی می‌شوند؛ کانال‌های این اپ و آن سایت با وجود اینکه هیچ هزینه اضافه‌ای را در سمت کسب‌وکار ایجاد نمی‌کنند، نرخ تبدیل بسیار بالایی دارند و به واسطه ماهیتی که دارند تجربه کاربری خوبی را برای کاربران خلق می‌کنند.

برای استفاده از قابلیت‌های ارسال پیام‌های in-app و on-site می‌توانید از طریق فرم داخل سایت درخواست دمو برای استفاده از ابزار مارکتینگ اتومیشن را بدهید و از همین امروز شروع کنید.

امکان ارسال پیام‌های in_app و on_site با اینترک

در سال‌های اخیر تغییراتی اساسی در بازاریابی دیجیتال به وجود آمده. دیگر تصمیم‌گیری بر اساس حدس و گمان منطقی نیست و بازاریابان برای نتیجه گرفتن به یک منبع اطلاعاتی مهم متکی شده‌اند: دیتای کاربران. البته این رویکرد همچنان جدید محسوب می‌شود. بسیاری تازه با آن آشنا شده‌اند و چالش‌های آن هم قابل کتمان نیست. برخی از آن‌ها نمی‌دانند باید از چه ابزارهایی استفاده کنند، یا نحوه کار با ابزارها را نمی‌دانند. علت به وجود آمدن همه‌ی این چالش‌ها، کمبود دانش و تجربه در این زمینه است. در این مقاله قصد داریم تا در مورد مبحث بازاریابی داده محور بیشتر توضیح دهیم و در مورد مزایا و چالش‌های آن صحبت کنیم. همچنین می‌بینیم که داده چگونه می‌تواند به کسب و کار شما کمک کند.

## بازاریابی داده محور چیست؟

بازاریابی داده محور (Data Driven marketing) رویکردی در بازاریابی دیجیتال است که در آن تلاش می‌شود تا بازاریابی با استفاده از اطلاعات کاربران بهینه شود. بازاریابان با استفاده از دیتای کاربران، نیازها، علایق و رفتار آینده‌ی آن‌ها را پیش بینی می‌کنند. وجود چنین اطلاعاتی به تیم بازاریابی کمک می‌کند تا برای کاربران بازاریابی شخصی‌سازی شده انجام دهند و بازگشت سرمایه (ROI) را به بالاترین حد ممکن برسانند.

### تفاوت بازاریابی داده محور با بازاریابی سنتی چیست؟

به صورت کلی در بازاریابی دو هدف اصلی وجود دارد: شناخت نیازهای مشتریان و ارائه محصولی که پاسخ به نیازهای او باشد. در بازاریابی سنتی، معمولاً برای تعیین نیازهای مشتریان از حدس و گمان استفاده می‌شود. این رویکرد به این معناست که کسب و کار مدام باید در حال آزمون و خطا در بازار باشد و استراتژی‌های مختلفی را امتحان کند تا بالاخره یکی از آن‌ها جواب دهد.

اما بازاریابی داده محور بازاریابان را قادر می‌سازد تا نیازهای مشتریان را به صورت دقیق بشناسند و هر آن چه را که مشتری به آن نیاز دارد، به او ارائه کنند. البته مزایای استفاده از دیتای کاربران، بسیار فراتر از این موارد است. به طور مثال با استفاده از دیتای کاربران می‌توان:

*   تجربه کاربران را شخصی‌سازی کرد.
*   سگمنت‌های مشخصی از مشتریان را هدف قرار داد.
*   مشتریان جدید جذب کرد.
*   استراتژی‌های کسب و کار را به صورت مداوم و بلادرنگ بهینه‌سازی کرد.

## مزایای بازاریابی داده محور

تا اینجا در مورد این موضوع صحبت کردیم که استفاده از داده مشتریان در تصمیم گیری‌ها، موجب می‌شود تا نتایج بهتری برای کسب و کارها رقم بخورد. تجربه و آمار نیز همین را نشان می‌دهد. [دوسومِ بازاریابان](https://www.thinkwithgoogle.com/marketing-resources/data-strategy-technology-marketing-analytics/) معتقدند که تصمیم گیری بر اساس دیتا، نتایج بهتری را به همراه دارد. به صورت جزئی‌تر نیز دیتا مزایای فراوانی برای بازاریابان دارد. در ادامه به تعدادی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

### یک: شناخت بهتر مخاطب هدف

هر چه که اطلاعات و داده‌های ما در مورد مخاطبان و کاربران بیشتر باشد، شناخت بازاریابان از آن‌ها دقیق‌تر و بهتر می‌شود. با استفاده از ابزارهایی نظیر اتوماسیون بازاریابی، می‌توان رفتارهای آینده کاربران را نیز پیش بینی کرد.

نتیجه این که کمپین‌های بازاریابی با موفقیت کامل به سرانجام می‌رسند و پیام درست در زمان درست به دست مخاطب می‌رسد.

### دو: ایجاد ارتباط قوی با مشتریان

ایجاد یک رابطه با دوام و بلندمدت با مشتریان، یکی از اهداف اصلی هر بازاریاب است. با استفاده از دیتا، می‌توان این کار را با سهولت بیشتری انجام داد.

با در اختیار داشتن دیتای کاربران، نیازهای آن‌ها را به صورت کامل می‌شناسید و تجربه‌ای مطابق با نیازها و خواسته‌های کاربران برایشان رقم می‌زنید. در چنین شرایطی، رضایت کاربران نیز از کسب و کار بالا می‌رود و رابطه‌ای بلندمدت و بر پایه اعتماد شکل می‌گیرد.

### سه: شناخت بهترین کانال‌های ارتباطی

همان طور که پیشتر نیز اشاره کردیم، دیتا نیازها و ترجیحات کاربران را آشکار می‌کند. یکی از این موارد، کانال‌های ارتباطی است. در واقع دیتا به کسب و کار می‌آموزد که با فعالیت بیشتر در کدام کانال ارتباطی، می‌تواند اینگیجمنت بیشتری با کاربران داشته باشد.

داشتن این اطلاعات باعث می‌شود تا جمع وسیع‌تری از کاربران از برند و پیام آن آگاهی پیدا کنند.

### چهار: شخصی‌سازی

می‌توان گفت که امروزه بازاریابی دیجیتال تا حد زیادی در شخصی‌سازی خلاصه شده است. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که [۷۴ درصد از کاربران](https://www.digitalinformationworld.com/2018/07/content-marketing-make-personal-infographic.html) از دیدن محتوای بی‌ربط شاکی‌اند.

بازاریابان برای این که بتوانند اینگیجمنت بیشتری از کاربران بگیرند، باید بر روی شخصی‌سازی تجربه‌ی کاربری تمرکز کنند. اما دیتا چگونه می‌تواند در این راه به آن‌ها کمک کند؟

در وهله‌ی اول، دیتا یک دید کلی از کاربران به بازاریابان می‌دهد. بازاریابان را مطلع می‌سازد که کاربران چه چیزهایی را دوست ندارند و چه چیزهایی موجب ریزش آن‌ها می‌شود.

داشتن دیتای کاربران کمک می‌کند تا ارتباط برند با هر فرد، کاملاً شخصی‌سازی شده و بر مبنای ویژگی‌های کاربر باشد. اما آیا شخصی‌سازی نتیجه‌ای هم دارد؟ [بررسی‌ها](https://www.business2community.com/marketing/why-data-driven-marketing-is-important-infographic-02093129) نشان می‌دهد کسب و کارهایی که از استراتژی‌های شخصی‌سازی استفاده می‌کنند، ۵ تا ۸ برابر بازگشت سرمایه بالاتری دارند.

## بازاریابی داده محور چه تأثیری بر عملکرد کسب و کار دارد؟

تحقیقات و مطالعات انجام شده در این زمینه نشان داده که تأثیر بازاریابی داده محور بر عملکرد کسب و کارها چشم‌گیر است. از اثرات مهم آن می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

*   بالا رفتن وفاداری مشتریان
*   بیشتر شدن جذب مشتریان جدید
*   بالا رفتن رضایت کاربران

بر [اساس گزارش ZoomInfo](http://blog.zoominfo.com/how-data-driven-marketing-drives-growth/)، ۷۸ درصد از کسب و کارها اعلام کرده‌اند که بازاریابی داده محور موجب افزایش نرخ تبدیل و جذب مشتری می‌شود. یک گزارش دیگر از [فوربس](https://www.forbes.com/forbesinsights/data_driven_and_digitally_savvy/) نیز نشان می‌دهد که ۶۶ درصد از مدیران بازاریابی، اعلام کرده‌اند که دیتا موجب افزایش جذب مشتری می‌شود.

اما همان طور که در ابتدا نیز گفتیم، بازاریابی داده محور با چالش‌هایی نیز همراه است. در ادامه به بررسی این چالش‌ها می‌پردازیم.

## چالش‌های بازاریابی داده محور

بر اساس گزارش Campaign Monitor، [۸۱ درصد](https://www.campaignmonitor.com/resources/infographics/the-eye-opening-truth-about-data-driven-marketing/) از بازاریابان گفته‌اند که اجرای استراتژی‌های داده محور فوق‌العاده پیچیده است. اما چه چیزهایی استفاده از بازاریابی داده محور را دشوار کرده؟ در ادامه خواهیم گفت.

### یک: جمع آوری دیتا

جمع آوری داده مشتریان، یکی از اولین مراحل در شروع بازاریابی داده محور محسوب می‌گردد. اما بسیاری از بازاریابان برای جمع آورده دیتا، با مشکلات مختلفی روبه‌رو هستند.

برخی از آن‌ها نمی‌دانند که دیتا را باید چگونه و از کجا جمع آوری کنند و عده‌ای دیگر نیز به خاطر حجم بالای دیتای موجود سردرگم می‌شوند. نتیجه این که بسیاری از بازاریان از رفتن به سراغ بازاریابی داده محور هراس دارند.

واقعیت این است که بیشتر دیتای مورد نیاز بازاریابان، از طریق سایت یا اپلیکیشن کسب و کارها قابل دریافت است. کافی است تا یک ابزار مناسب، مثل اتوماسیون بازاریابی اینترک را انتخاب کنید. این ابزار به صورت خودکار داده‌های مشتریان شما را جمع آوری و در پروفایل اختصاصی آن‌ها ذخیره می‌کند.

### دو: نحوه استفاده از دیتا

بعد از فائق آمدن بر مشکل جمع آوری دیتا، با این چالش روبه‌رو می‌شویم که چگونه از آن استفاده کنیم. واقعیت این است که استفاده از ابزارهای اتوماسیون، این مشکل را نیز تا حد زیادی حل می‌کند. بسیاری از تحلیل‌ها و اطلاعات مورد نیاز، به صورت خودکار از دیتای کاربران استخراج می‌شود. سپس بازاریابان می‌توانند با استفاده از این دیتا، در مورد کمپین‌های خود تصمیم گیری کنند. همچنین امکان دسته‌بندی کاربران و ارسال پیام‌های اختصاصی نیز وجود دارد.

در مجموع، بازاریابی داده محور پدیده‌ی نسبتاً جدیدی است و کسب و کارها نیز به مرور با مزایای آن آشنا می‌شوند. روی آوردن به این نوع بازاریابی شاید در ابتدا کمی سخت به نظر برسد، اما بازاریابان خیلی زود می‌توانند با تکنیک‌های مختلف این نوع بازاریابی آشنا شوند و در دنیای پررقابت امروز، به راحتی از رقیبان خود پیشی بگیرند.

 بازاریابی داده محور چیست و چرا اهمیت دارد؟

چگونه می‌توان در رشد به ثبات رسید؟ چگونه می‌توان رقبا را پشت سر گذاشت؟ این سوالات در ذهن هر مدیری تکرار می‌شود. جواب دادن به این سوال چندان ساده نیست. چون هر کسب‌وکاری برای پیروزی بر رقبا باید همزمان با به دست آوردن مشتریان جدید، مشتریان قبلی خود را هم حفظ کند. در این مقاله به شما نشان می‌دهیم چگونه می‌توانید با کمک بازاریابی بازگشتی یا ریتنشن مارکتینگ به جایگاه رقابتی مناسبی در بازار برسید.

## بازاریابی بازگشتی یا ریتینشن مارکتینگ چیست؟

بازاریابی بازگشتی (Retention Marketing) به کسانی توجه دارد که در گذشته از کسب‌وکار شما خرید کرده‌اند. به‌ عبارت دیگر تمام کسانی که حداقل یک بار با یک کسب‌وکار معامله داشته‌اند، هدف ریتنشن مارکتینگ قرار می‌گیرند. هدف این سبک از بازاریابی، بازگرداندن مشتریان برای تکرار تصمیم خرید است. ریتنشن مارکتینگ به‌ جای کمیت روی کیفیت تمرکز می‌کند و به‌ جای پیدا کردن مشتریان جدید، روی عمیق‌تر کردن ارتباط با مشتریان فعلی تاکید دارد. به مثالی که در ادامه آورده‌ایم توجه کنید:

شرکتی را تصور کنید که  محصول آن یک اپلیکیشن فروش محصولات سوپرمارکتی است. این شرکت اطلاعات مربوط به رفتار کاربران در اپلیکیشن خود را بررسی و لیستی از کسانی که از سه هفته پیش وارد اپلیکیشن نشده‌اند تهیه می‌کند. در ادامه با بررسی سوابق خرید و جستجوی این افراد، محصولات مورد نیازشان را تشخیص می‌دهد و پیامی با محتوای پیشنهاد تخفیف روی همین محصولات برایشان ارسال می‌کند. مشتری با دیدن چنین پیامی به این فکر می‌کند که به نیازهایش اهمیت داده شده است. انتقال چنین حسی اولین قدم برای بازاریابی بازگشتی است. چون که در صورت ادامه‌دار شدن انتقال حس خوب، یک خریدار ساده به یک مشتری وفادار تبدیل می‌شود.

## چرا تمرکز روی ریتنشن مارکتینگ هوشمندانه است؟

شرکت‌ها زمانی که شروع به کار می‌کنند، نیازمند تمرکز کردن روی جذب مشتریان و تثبیت جایگاهی هر چند کوچک از لحاظ سهم بازار هستند. هر چه جلوتر می‌رویم، نیاز جذب مشتری جای خود را به نیاز حفظ مشتری می‌دهد. بازاریابی بازگشتی یک انتخاب هوشمندانه است چون که:

*   **حفظ مشتریان فعلی سودآور است:** بر اساس تحقیق انجام شده توسط [مجله](https://hbr.org/2014/10/the-value-of-keeping-the-right-customers) [کسب‌وکار](https://hbr.org/2014/10/the-value-of-keeping-the-right-customers) [هاروارد](https://hbr.org/2014/10/the-value-of-keeping-the-right-customers) افزایش پنج درصدی حفظ مشتری (Customer Retention) معادل با افزایش ۲۵ تا ۹۵ درصدی سود شرکت است.
*   **فروش محصول به مشتریان فعلی ساده‌تر است:** مشتری فعلی کسی است که در گذشته حداقل یک بار به این شرکت اعتماد کرده است. بدیهی است که فروش دوباره کالا به این فرد، به‌ مراتب ساده‌تر از راضی کردن یک بازدیدکننده برای انجام اولین خرید خواهد بود. از دید آماری هم، شرکت‌ها برای فروش دوباره محصول به مشتری فعلی خود بین ۶۰ تا ۷۰  درصد شانس دارند. در حالی که شانس قانع کردن یک مشتری جدید چیزی بین ۵ تا ۲۰  درصد است (کتاب «وفاداری مشتری» از جیل گریفین – [لینک](http://altfeldinc.com/pdfs/Customer%20Loyalty.pdf) [دانلود](http://altfeldinc.com/pdfs/Customer%20Loyalty.pdf) [خلاصه](http://altfeldinc.com/pdfs/Customer%20Loyalty.pdf) [کتاب](http://altfeldinc.com/pdfs/Customer%20Loyalty.pdf))
*   **با هربار تکرار خرید، احتمال تکرار آن بیشتر می‌شود:** هر بار که مشتری برمی‌گردد و خرید خود را تکرار می‌کند، در واقع یک قدم به وفاداری نزدیک‌تر شده است. افزایش وفاداری مشتری در نهایت او را به نقطه‌ای می‌رساند که برای برند تبلیغات دهان‌به‌دهان انجام دهد. با وفادارتر شدن مشتری، فاصله بین خریدهای او هم کاهش پیدا می‌کند.
*   **در هزینه‌ها صرفه‌جویی می‌شود:** جذب مشتری جدید بین ۵ تا ۱۰ درصد بیشتر از حفظ مشتری فعلی هزینه‌بر است (بررسی انجام شده توسط [مجله](https://www.forrester.com/report/B2B-Customer-Experience-Priorities-In-An-Economic-Downturn/RES41225) [Forrester](https://www.forrester.com/report/B2B-Customer-Experience-Priorities-In-An-Economic-Downturn/RES41225))
*   **تکرار خرید باعث گسترده‌تر شدن سبد خرید می‌شود:** تکرار خرید فقط به‌معنای رضایت از کیفیت محصول نیست؛ بلکه به این معنا است که مشتری از خدمات شما و تجربه‌ای که ارائه می‌کنید رضایت دارد. زمانی که این رضایت ادامه‌دار شود، مشتری سعی می‌کند خریدهای مختلف خود را تا حد امکان از اپلیکیشن یا سایت مورد علاقه‌اش انجام دهد و در نتیجه سبد خرید او گستردگی و تنوع بیشتری پیدا می‌کند.

![RETENTION-MARKETING01.png](http://159.69.209.246:1340/uploads/RETENTION_MARKETING_01_aa1255de0b.png)

## چطور یک استراتژی مناسب برای ریتنشن مارکتینگ انتخاب کنیم؟

حالا که از ضرورت و مزایای بازگشت مشتریان آگاه شدیم، نوبت به بررسی راهکارهای موجود برای اجرایی کردن بازاریابی بازگشتی می‌رسد. ایده‌هایی که در ادامه می‌آوریم توسط شرکت‌های بزرگ دنیا مثل اپل، آمازون، فیس‌بوک و علی‌بابا اجرا شده‌اند.

*   **تبدیل مشتری به طرفدار:** بازاریابی معمولا روی جلب توجه مشتری به محصول یا خدمت تمرکز می‌کند. اما شرکت‌هایی که استراتژی تبدیل مشتری به طرفدار (Advocate) را انتخاب کرده باشند، باید انتقال حس خوب را مبنای کار خود قرار دهند. برای مثال انجام فعالیت‌های بشر دوستانه یا طرفداری از محیط زیست در انتقال حس مثبت از برند به مشتری تاثیر چشم‌گیری دارد. یک طرفدار نه‌ تنها خرید خود را تکرار می‌کند، بلکه دوستان و آشنایان خود را هم از خدمات برند آگاه خواهد کرد. در همین زمینه نقل قولی از [والت](https://www.hrnews.be/2017/08/18-inspiring-customer-loyalty-quotes.html#:~:text=%22Unless%20you%20have%20100%25%20customer,satisfaction%E2%80%A6%20you%20must%20improve.%22&text=%22The%20customer's%20perception%20is%20your%20reality.%22&text=%22There%20is%20a%20big%20difference,customer%20and%20a%20loyal%20customer.%22&text=%2) [دیزنی](https://www.hrnews.be/2017/08/18-inspiring-customer-loyalty-quotes.html#:~:text=%22Unless%20you%20have%20100%25%20customer,satisfaction%E2%80%A6%20you%20must%20improve.%22&text=%22The%20customer's%20perception%20is%20your%20reality.%22&text=%22There%20is%20a%20big%20difference,customer%20and%20a%20loyal%20customer.%22&text=%2) با این مضمون وجود دارد «کاری که می‌کنی را به حدی خوب انجام بده که بخواهند دوباره آن را ببینند و این بار دوستانشان را هم بیاورند».
*   **پیشنهادات ویژه با مدت محدود:** ارائه کدهای تخفیف یا کوپن‌های مدت‌دار، برای مشتریان علاوه بر انگیزه، یک شرایط اضطراری ایجاد می‌کند. چون که اگر پیام را نادیده بگیرند، تخفیف را از دست می‌دهند.
*   **ارائه خدمات اختصاصی:** افراد از اینکه احساس خاص بودن به آن‌ها بدهید لذت می‌برند. شما می‌توانید مشتریان ثابت یا کسانی که از حد مشخصی بیشتر خرید کرده‌اند را وارد باشگاه مشتریان خود کنید و امتیازات ویژه‌ای برای آن‌ها قائل شوید. برای مثال مشتریان مهم و قدیمی شرکت را به جشن تحویل سال دعوت کنید.
*   **برنامه‌های وفاداری:** کافه‌ای که با خرید هر پنج قهوه، یک قهوه رایگان به شما می‌دهد در حال اجرای یک برنامه وفاداری (Loyalty Program) است. بر اساس مطالعه انجام شده توسط [TechnologyAdvice](https://technologyadvice.com/)، احتمال انتخاب فروشگاهی که برنامه وفاداری ارائه می‌دهد از سمت مشتری ۸۰ درصد بیشتر از دیگر فروشگاه‌ها است.
*   **بازاریابی ایمیلی:** ایمیل یکی از بهترین راه‌ها برای مطلع کردن مشتریان از جدیدترین محصولات و اخبار شرکت است. البته قبل از استفاده از این کانال باید مشتری خود را بشناسید و مطمئن شوید که به‌طور منظم ایمیل خود را بررسی می‌کند. برای مثال دانشجویان، اساتید دانشگاه و کارکنان استارتاپ کسانی هستند که به ایمیل اهمیت می‌دهند. چون که بخش مهمی از تعاملات کاری و درسی‌شان از طریق ایمیل انجام می‌شود.

## نقش اتوماسیون بازاریابی در اجرای استراتژی‌های بازاریابی بازگشتی

بهترین راه برای اجرای استراتژی‌های ریتنشن مارکتینگ استفاده از اتوماسیون بازاریابی است. در یک اتوماسیون بازاریابی ابزار مختلفی برای تحلیل رفتار، بخش‌بندی اطلاعات (سگمنتیشن) وارسال پیام‌های هوشمند در دسترس شما قرار می‌گیرد و می‌توانید پیام‌های شخصی‌سازی شده بر اساس رفتار کاربر برای او ارسال کنید.

## پلتفرم inTrack یک ابزار قوی برای حفظ مشتری

برای موفقیت در رقابت کسب‌وکارهای امروزی، لازم است نیازهای مشتریان را سریع‌تر از رقبا تشخیص دهید و برطرف کنید. این کار از طریق جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل داده امکان‌پذیر است. اتوماسیون بازاریابی inTrack یک پنل کاربرپسند و گرافیکی در اختیار شما قرار می‌دهد که در آن می‌توانید اطلاعات مشتریانتان را مدیریت کنید و بر اساس همین اطلاعات کمپین‌های بازاریابی بسازید. برای ساخت کمپین‌های هوشمند و بالا بردن نرخ حفظ مشتری، همین امروز درخواست دمو دهید.

 بازاریابی بازگشتی یا ریتنیشن مارکتینگ: راز ایجاد یک تجارت با ثبات

هر کسب‌وکاری که از طریق اپلیکیشن خدمات خود را ارائه می‌دهد به ارسال پوش نوتیفیکیشن هم نیاز دارد. بازاریابی پوش‌نوتیفیکیشن در دنیای امروز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. برای موفقیت در این نوع بازاریابی لازم است مشتریان را بشناسیم و مسیر حرکت آن‌ها در اپلیکیشن را زیر نظر بگیریم. در این مقاله به شما نشان می‌دهیم که چگونه می‌توانید با استفاده از پوش نوتیفیکیشن مارکتینگ، [نرخ حفظ یا بازگشت](https://intrack.ir/retention-marketing/) را در میان مشتریانتان افزایش دهید.

## بازاریابی پوش‌نوتیفیکیشن چیست و چرا مهم است؟

بیشتر کسب‌وکارهای دیجیتال (مثل فروشگاه‌های آنلاین) از طریق یک اپلیکیشن خدمات خود را به مشتریان ارائه می‌دهند. و در نتیجه می‌توانند از طریق این اپلیکیشن روی موبایل کاربران پوش‌نوتیفیکیشن ارسال کنند. بازاریابی پوش‌نوتیفیکیشن عبارت است از نمایش پوش‌نوتیفیکیشن‌هایی که انگیزه بازگشت به اپلیکیشن را در کاربر ایجاد می‌کنند. به همین دلیل است که فروشگاه‌های آنلاین برای حفظ مشتری به این ابزار نیاز دارند. ارائه راهنمایی‌های به‌موقع و پیشنهادات جذاب از طریق پوش‌نوتیفیکیشن می‌تواند تعامل کاربر با اپلیکیشنتان را بیشتر کند.

## انواع پوش نوتیفیکیشن‌

به طور کلی دو نوع پوش‌نوتیفیکیشن در بازاریابی کاربرد دارد:

1.  **پوش‌نوتیفیکیشن تبلیغاتی (Promotional Push Notification):** این پوش‌نوتیفیکیشن‌ها به‌دنبال نزدیک کردن مشتری به تصمیم خرید هستند. مثلا پوش‌نوتیفیکیشنی که موجود شدن محصول مورد علاقه کاربر را به او اطلاع می‌دهد در این دسته قرار می‌گیرد.
2.  **پوش‌نوتیفیکیشن تراکنشی (Transactional Push Notification):** این پوش‌نوتیفیکیشن‌ها برای رساندن اطلاعات مورد نیاز کاربر به او ارسال می‌شوند. مثلا زمانی که کاربر خرید را نهایی می‌‌کند، پوش‌نوتیفیکیشنی که جزئیات خرید و شماره پیگیری را به او نشان می‌دهد یک پوش‌نوتیفیکیشن تراکنشی است.

پوش‌نوتیفیکیشن‌های تبلیغاتی به‌طور مستقیم و پوش‌نوتیفیکیشن‌های تراکنشی به‌طور غیرمستقیم ایجاد درآمد می‌کنند. چون که پوش‌نوتیفیکیشن تبلیغاتی مستقیما پیشنهاد خرید را ارائه می‌دهد و در صورت جذب شدن کاربر، خرید انجام خواهد شد. در حالی که پوش‌نوتیفیکیشن‌های تراکنشی باعث بهتر شدن تجربه کاربر می‌شوند و با جلب رضایت او انگیزه تکرار خرید را برایش ایجاد می‌کنند.

![push-retention-guide01.png](http://159.69.209.246:1340/uploads/push_retention_guide01_a2330a2957.png)

## مزایا و معایب بازاریابی پوش نوتیفیکیشن

مزایا:

*   **سریع دیده شدن:** موبایل به یکی از بخش‌های اصلی زندگی امروزی تبدیل شده است. در نتیجه وقتی به موبایل کاربران پوش‌نوتیفیکیشن ارسال می‌کنید، احتمال سریع دیده شدن آن بالا خواهد بود.
*   **قابلیت شخصی‌سازی:** شما می‌توانید برای هر کاربر با توجه به خریدها یا جستجوهای قبلی‌اش در اپلیکیشن، پوش‌ ارسال کنید.
*   **نرخ کلیک بالا:** بر اساس [آمار](https://www.criteo.com/blog/push-notifications-and-email-apac/) [Criteo](https://www.criteo.com/blog/push-notifications-and-email-apac/) (یکی از بزرگترین شرکت‌های تبلیغاتی دیجیتال)، ۴۰ درصد کاربران تا یک ساعت بعد از دریافت پوش‌نوتیفیکیشن روی آن کلیک می‌کنند.

معایب:

*   **نیاز به تایید کاربر:** کاربر می‌تواند در زمان نصب یا بعد از آن، دریافت پوش‌نوتیفیکیشن از اپلیکیشن مورد نظر را غیرفعال کند. بر اساس آمار کمپانی [بازاریابی](https://www.airship.com/resources/infographic/accengage-push-notification-in-app-message-benchmark-for-mobile-apps/) [Airship](https://www.airship.com/resources/infographic/accengage-push-notification-in-app-message-benchmark-for-mobile-apps/) حدود یک سوم کاربران موبایل پوش‌نوتیفیکیشن‌ها را غیرفعال می‌کنند.
*   **نادیده گرفتن پوش‌نوتیفیکیشن‌ها برای کاربران ساده‌تر می‌شود:** ارائه‌دهندگان سیستم‌عامل‌های موبایلی با هدف بهتر کردن تجربه کاربران خود، در هر آپدیت امکانات جدیدی را برای نادیده گرفتن یا مدیریت پوش‌نوتیفیکیشن‌ها ارائه می‌دهند.
*   **محبوب نبودن به‌عنوان منبع تبلیغات اینترنتی:** بر اساس آمار جمع‌آوری شده توسط شرکت تحقیقاتی [eMarketer](https://www.emarketer.com/content/this-is-the-biggest-mistake-you-can-make-with-push-notifications)، تنها ۱۸ درصد مردم پوش‌نوتیفیکیشن را برای دیدن تبلیغات ترجیح می‌دهند و ترجیح ۸۲ درصد باقی‌مانده سایر کانال‌ها است.

## کاربردهای پوش نوتیفیکیشن برای فروشگاه‌های آنلاین

در این بخش قصد داریم ببینیم فروشگاه‌های آنلاین چگونه می‌توانند با استفاده از پوش‌نوتیفیکیشن، کاربران خود را به انجام یا تکرار خرید نزدیک کنند. راهنمایی‌های ارائه شده در این بخش برای اپلیکیشن‌های خدماتی هم کاربردی است.

*   **خوشامدگویی گرم:** حفظ مشتری از همان اولین لحظات شروع تعامل آغاز می‌شود. نصب اپلیکیشن و فعال کردن پوش‌نوتیفیکیشن توسط کاربر به این معنا است که شما می‌توانید ارسال پیام را از همان لحظه آغاز کنید و چه چیزی بهتر از یک خوشامدگویی گرم برای شروع؟ مثالی از پیام خوشامدگویی: «به جمع کاربران ما خوش‌آمدید. برای انجام اولین خرید با کد Welcome تخفیف بگیرید.». همین پیام ساده باعث می‌شود یک تصویر ذهنی مثبت برای کاربر ایجاد شود.

![push-retention-guide02.gif](http://159.69.209.246:1340/uploads/push_retention_guide02_e8551c2b3b.gif)

*   **ایجاد انگیزه برای بازگشت:** فرض کنید در قالب یک پوش‌نوتیفیکیشن به مشتری اعلام کرده‌اید که به ازای هر پنج خرید یک هدیه یا تخفیف ویژه دریافت می‌کند. چنین پیامی در کاربر انگیزه تکرار خرید را ایجاد می‌کند. هر چه این پیشنهادها به نیازهای او نزدیک‌تر باشد، احتمال بازگشت او بالاتر خواهد رفت. مثلا اگر تخفیفی که به او پیشنهاد می‌دهید مرتبط با خریدهای قبلی او باشد احتمال تکرار خرید خیلی بیشتر از یک پیشنهاد کلی است.

![push-retention-guide03.png](http://159.69.209.246:1340/uploads/push_retention_guide03_9734be589f.png)

*   **یادآوری سبد خرید:** زمانی که کاربر سبد خرید خود را بدون نهایی کردن رها می‌کند، این اتفاق می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد. دلایلی مثل پرت شدن حواس، کم بودن موجودی یا به مشکل خوردن در فرآیند خرید. در هر صورت ارسال یک نوتیفیکیشن یادآوری و پرسیدن دلیل رها کردن سبد خرید، به کاربر این حس را منتقل می‌کند که به بهتر کردن تجربه او اهمیت می‌دهید.

![push-retention-guide04.gif](http://159.69.209.246:1340/uploads/push_retention_guide04_f166568ace.gif)

*   **اطلاع‌رسانی در مورد محصولات جدید**: فرض کنید یکی از مشتریان شما از دسته‌بندی لباس‌های رسمی بازدید کرده‌ است. ارسال پوش‌نوتیفیکیشن به این کاربر در زمان موجود شدن کالکشن جدید لباس‌های رسمی علاوه بر این که انگیزه بازگشت به اپلیکیشن را در او ایجاد می‌کند، احساس خوبی از جنس احترام شما به نیازهایش را نیز به او می‌دهد.

![push-retention-guide05.png](http://159.69.209.246:1340/uploads/push_retention_guide05_f492912e50.png)

*   **اطلاع‌رسانی در مورد موجود شدن محصول:** گاهی کاربر از یک محصول ناموجود روی اپلیکیشن بازدید می‌کند. در چنین شرایطی اگر پس از موجود شدن محصول، این خبر را در قالب پوش‌نوتیفیکیشن به او انتقال دهید، کاربر احساس می‌کند شما برای رفع مشکلات او دغدغه و حساسیت دارید. این احساس خوب می‌تواند در نهایت به وفاداری مشتری برسد.

![push-retention-guide06.png](http://159.69.209.246:1340/uploads/push_retention_guide06_42e6cb20c8.png)

*   **ارائه پیشنهادهای زمان‌دار:** اگر در نوتیفیکیشن بنویسید «ده درصد تخفیف روی قاب موبایل تا ساعت ۱۲ امشب»، احساسی در مشتری ایجاد می‌شود که اگر روی این پوش کلیک نکند، چیزی را از دست خواهد داد.

![push-retention-guide07.png](http://159.69.209.246:1340/uploads/push_retention_guide07_7a05f3f381.png)

## نقش اتوماسیون بازاریابی در اجرای کمپین‌های پوش نوتیفیکیشن

راهکارهایی که در بخش قبل ارائه دادیم با کمک اتوماسیون بازاریابی قابل اجرا می‌شوند. کارهایی مثل تشخیص دسته‌بندی‌های مورد علاقه کاربر یا دنبال کردن مسیر خرید او در حال حاضر توسط بزرگترین شرکت‌های دنیا با استفاده از اتوماسیون اجرا شده‌اند و نتایج مثبتی را هم به‌همراه داشته‌اند. در مطلب نمونه های استفاده از پوش نوتیفیکیشن در کسب‌وکارهای بزرگ دنیا می‌توانید ببینید که برندهایی مثل اینستاگرام، یوتیوب و اسپاتیفای چگونه توانسته‌اند با استفاده درست از اتوماسیون بازاریابی، نوتیفیکیشن‌های تاثیرگذار برای کاربران خود ارسال کنند و به رشد برسند.

 صفر تا صد استفاده از پوش نوتیفیکیشن موبایل برای حفظ مشتری

 بازاریابی پیامکی چیست و چه کاربردی دارد؟

ارسال ایمیل‌هایی که استراتژی و هدفی پشت آن‌ها نیست فقط باعث پر شدن اینباکس (inbox) مخاطبان و ایجاد حس منفی در آن‌ها می‌شود. برای اینکه ایمیل‌هایتان توسط مخاطبان جدی گرفته شود و بر روی آن کلیک کنند، نیاز به اتوماسیون ایمیل مارکتینگ دارید. این ابزار به شما کمک می‌کند از ویژگی‌ها و رفتار کاربر برای طراحی کمپین استفاده کنید. در این مقاله این ابزار را به شما معرفی می‌کنیم و شیوه درست استفاده از آن را هم به شما نشان می‌دهیم.

## اتوماسیون ایمیل مارکتینگ چیست؟

اتوماسیون ایمیل مارکتینگ یک ابزار است که ارسال ایمیل را بر اساس موقعیت‌ها یا زمان‌های خاصی هوشمند می‌کند. برای مثال می‌توان این سیستم را طوری تنظیم کرد که هر زمان مشتری سبد خرید خود را بدون پرداخت نهایی رها کند، ایمیلی جهت یادآوری به صورت خودکار برای او ارسال شود یا اگر یک مشتری استفاده از اپلیکیشن را برای مدت مشخصی کنار بگذارد، به طور خودکار پیشنهاد تخفیف روی محصولات مورد علاقه‌اش برای او ارسال شود. به عبارت دیگر با کمک اتوماسیون، بازاریابان به جای زیر نظر گرفتن تک تک مشتریان، شرایطی برای ارسال ایمیل‌های مختلف تعیین می‌کنند و در صورت بروز آن شرایط، ایمیل به صورت هوشمند ارسال می‌شود.

### اتوماسیون ایمیل مارکتینگ چطور به بازاریابی کمک می‌کند؟

هوشمندسازی در ایمیل مارکتینگ برابر است با صرفه‌جویی چشم‌گیر در وقت بازاریابان و مدیران بازاریابی. آن‌ها می‌توانند به جای انجام تحقیقات گسترده روی بازار و ارسال پیام، تمرکز خود را روی پرورش ایده‌های جدید و نوآوری قرار دهند و خلاقیت را به مزیت رقابتی سازمان خود تبدیل کنند. استفاده از اتوماسیون ایمیل مارکتینگ توسط کسب و کارها در آینده‌ای نزدیک دیگر یک امتیاز نیست بلکه یک الزام به حساب می‌آید. یک بازاریاب در دنیای امروز موظف است جدیدترین ابزار کار خود را بشناسد و در جهت استفاده اثربخش از آن مطالعه و تلاش کند.

## مزایای استفاده از اتوماسیون بازاریابی در ایمیل مارکتینگ

اگر بخواهیم از آمار کمک بگیریم، طبق مطالعه انجام شده توسط [invespcro](https://www.invespcro.com/blog/marketing-automation/)، استفاده از نرم‌افزارهای اتوماسیون بازاریابی باعث رشد 80 درصدی تولید Lead (مشتری راغب) و همچنین افزایش نرخ تبدیل (تبدیل بازدیدکننده به مشتری که Conversian Rate نامیده می‌شود) تا 77 درصد می‌شود. اما دلیل این تاثیر مثبت چیست؟

*   استفاده از اتوماسیون بازاریابی در ایمیل مارکتینگ برابر است با بخش‌بندی دقیق مشتریان بر اساس رفتارهای خرید و جستجوهای پیشین. این بخش‌بندی دقیق به بازاریابان کمک می‌کند پیام‌هایی هدفمند و شخصی‌سازی شده (Personalized) برای هر مشتری بفرستند و شانس رسیدن آن مشتری به تصمیم خرید یا تکرار آن را بالاتر ببرند. برای مثال اتوماسیون بازاریابی به شما اجازه می‌دهد مشتریان را بر اساس میزان استفاده از اپلیکیشن بخش‌بندی کنید. شما می‌توانید برای کسانی که زیاد از اپلیکیشن استفاده می‌کنند، از طریق ارسال ایمیل‌های تشکر یا تخفیف ویژه روی محصولات مورد علاقه‌شان، حس خوب ایجاد کنید تا انگیزه وفاداری در آن‌ها بیشتر شود.
*   خودکارسازی در ایمیل مارکتینگ یعنی هر پیام را در زمان مناسب و برای شخص مناسب ارسال کنید. این یعنی دیگر خبری از پیام‌های بی‌هدف و پرتعداد نیست و در نتیجه از هدر رفتن هزینه‌های بازاریابی جلوگیری می‌شود.
*   پیام‌های بی‌هدف و پرتعداد حس مزاحمت را به مخاطب انتقال می‌دهند. در طرف مقابل، زمانی که پیام را متناسب با شرایط و نیازهای یک کاربر برای او ارسال می‌کنید، ارتباطی معنادار بین برند و کاربر شکل می‌گیرد که نتایجی مثل تکرار خرید، وفاداری و تبلیغات دهان به دهان را به همراه دارد.
*   زمانی که عنوان و متن ایمیل مرتبط با نیازها و مناسب با شرایط کاربر است، احتمال کلیک کردن او روی لینک ارسال شده بالاتر می‌رود. آمار نشان داده است که نرخ درگیری یا Engagement Rate (بازکردن و کلیک روی لینک) با استفاده از اتوماسیون بازاریابی در ایمیل مارکتینگ تا 60 درصد بیشتر می‌شود.

## چند نمونه موفق از هوشمندسازی ایمیل با اتوماسیون

در این بخش قصد داریم نمونه‌های موفق استفاده اتوماسیون بازاریابی ایمیلی توسط کسب و کارها را بررسی کنیم. مطالعه این نمونه‌ها می‌تواند برای ساخت کمپین‌های بازاریابی ایمیلی به شما ایده بدهد.

### ۱. خوشامدگویی

شما می‌توانید بلافاصله پس از اولین تعامل کاربر با سایت یا اپلیکیشن (ثبت‌نام، عضویت در خبرنامه و…) او را با یک ایمیل خوشامدگویی تحت تاثیر قرار دهید. سایت broadway.com (فروش بلیط برای تئاتر و فیلم) در انتهای صفحه اصلی خود یک فرم اشتراک (Subscribe) قرار داده است که در صورت عضو شدن در آن، ایمیلی حاوی تخفیفات با ارزش و متنوع دریافت می‌کنید. این یعنی ایجاد انگیزه در اعضای جدید سایت برای انجام اولین خرید خود و تبدیل کردن بازدیدکننده به مشتری.

![email-aoutomation01.gif](http://159.69.209.246:1340/uploads/email_aoutomation01_1784d4bfe1.gif)

### ۲. ایمیل یادآوری

یکی از مهم‌ترین وظایف بازاریابان حفظ مشتری (**Customer Retention**) است. در واقع بازاریابان باید انگیزه تکرار خرید را برای کاربران و مشتریان فراهم کنند. یکی از بهترین راه‌ها برای رسیدن به این هدف، ارسال یک ایمیل یادآوری (Reminder) است. البته باید توجه داشت که ارسال ایمیل‌های پرتعداد و نامربوط اثر معکوس می‌گذارد.

برند نیسان با جمع‌آوری اطلاعاتی مثل تاریخ خرید مشتریان خود، شروع به ارسال ایمیل‌های یادآوری برای چکاپ ماشین کرد. برای مثال ۶ ماه پس از خرید ماشین، پیامی برای تنظیم اولین قرار بررسی فنی به طور خودکار برای مشتری ارسال می‌شود. جالب است بدانید که هزینه‌های نگهداری و تعمیرات، یکی از مهم‌ترین منابع درآمدی این برند به حساب می‌آیند. به عبارت دیگر نیسان با انتخاب یک استراتژی درست در ایمیل مارکتینگ، توانست یک منبع درآمد تازه برای خود ایجاد کند.

![email-aoutomation02.gif](http://159.69.209.246:1340/uploads/email_aoutomation02_0ce31d415f.gif)

### ۳. تبریک مناسبت

اختصاص یک تخفیف ویژه در روز تولد یا سالگرد اولین خرید مشتری از برند، علاوه بر ایجاد انگیزه برای تکرار خرید، احساس بسیار خوبی را هم در او ایجاد می‌کند. فروشگاه جواهرآلات Monica Vinader در زمان خرید از مشتریان خود تاریخ تولد آن‌ها را می‌پرسد تا بتواند با یک پیام تبریک و تخفیف ویژه، غافلگیرشان کند. برندها همچنین می‌توانند در سالگرد تاسیس خود، به مشتریان تخفیف اختصاص دهند. این روش توسط بسیاری از برندهای معروف ایرانی مثل اسنپ و دیجی‌کالا مورد استفاده قرار گرفته است.

![email-aoutomation03.png](http://159.69.209.246:1340/uploads/email_aoutomation03_0de61d9f05.png)

### ۴. ایمیل‌های اختصاصی برای مشتریان VIP

مشتریان وفادار یکی از مهم‌ترین سرمایه‌های هر برند به حساب می‌آیند. به همین خاطر بخشی از استراتژی بازاریابی باید به تداوم این ارتباط و تقویت آن اختصاص پیدا کند. برند محبوب Converse (که کفش‌های آن را با نام آل استار در ایران می‌شناسیم) به شکل زیر برای مشتریان وفادار خود ایمیل ارسال می‌کند و با ارائه یک تخفیف اختصاصی، وفاداری آن‌ها را مورد قدردانی قرار می‌دهد.

![email-aoutomation04.jpg](http://159.69.209.246:1340/uploads/email_aoutomation04_502140532f.jpg)

## ۴ نمونه پاسخ خودکار به ایمیل مشتریان

نمونه‌های قبلی ایمیل‌های تبلیغاتی بودند که هر کسب‌وکار برای مشتریانش ارسال می‌کند. گاهی لازم است در جواب ایمیل‌های مشتریان یک پاسخ خودکار به آن‌ها بدهیم که نشان بدهد درخواست آن‌ها در سریع‌ترین زمان بررسی خواهد شد. در این بخش چهار سناریو برای پاسخ خودکار به ایمیل مشتریان را بررسی کرده‌ایم.

### سناریوی اول: در زمان به‌روزرسانی وبسایت

ممکن است خدمت‌رسانی شما در جریان به‌روزرسانی با مشکل مواجه شود. در چنین شرایطی باید با صداقت و صمیمیت مشکل را بیان کرده و از کاربر عذرخواهی کنید. به این مثال توجه کنید:

«سلام

با تشکر از ایمیل شما. توجه داشته باشید که ارائه خدمات ما ممکن است در بین دهم تا بیستم فروردین ۱۴۰۰ با کندی یا حتی قطعی همراه باشد.

با احترام فراوان

کاوه محمدی

مدیر ارتباطات»

### سناریوی دوم: در مواجهه با پیام‌های بسیار زیاد از طرف مشتریان

گاهی یک رویداد ناگهانی یا رسیدن به فصل خاصی از سال، سیل پیام‌ها را به سمت کانال‌های ارتباطی شرکت از جمله ایمیل جاری می‌کند. در چنین شرایطی باید در نهایت احترام به اطلاع مشتری برسانیم که به علت زیاد بودن پیام‌ها، ممکن است با تاخیر پاسخگو باشیم. مثال زیر می‌تواند مناسب باشد:

«با سلام

با تشکر از انتخاب و اعتماد شما. ما ایمیل شما را دریافت کرده‌ایم، اما در حال حاضر ایمیل‌های زیادی در انتظار پاسخ قرار دارند. پاسخ درخواست شما بین سه تا پنج روز دیگر از همین طریق ارسال خواهد شد. با تشکر از صبوری شما، در صورت نیاز به پاسخ سریع می‌توانید با شماره‌تلفن‌های \*\*\*\*\*\*\*\*\*۰۲۱ و \*\*\*\*\*\*\*\*۰۲۱ تماس بگیرید.

با احترام فراوان

کاوه محمدی

مدیر ارتباطات مشتری»

### سناریوی سوم: زمانی که ایمیل شرکت هفته‌ای یک بار بررسی می‌شود

بعضی از شرکت‌ها به‌ خاطر برنامه فشرده یا محدودیت نیرو، قادر به بررسی کردن مداوم صندوق ورودی ایمیل خود نیستند. در این شرایط باید مشتری را از بررسی کردن هفتگی مطلع کرد تا تاخیر شما را به پای بی‌توجهی‌تان نگذارند. همچنین بهتر است به او راهی جایگزین برای ارتباط سریع‌تر معرفی کنید.

«با سلام و وقت بخیر

با تشکر از ایمیل شما. با توجه به برنامه فشرده شرکت، صندوق ورودی ایمیل تنها صبح روزهای سه‌شنبه بررسی می‌شود. اگر برای درخواست خود نیاز به توجه سریع دارید می‌توانید مستقیما با کارشناسان خدمات مشتریان ما ارتباط بگیرید:

آقای رضایی برای درخواست خرید Rezaei@Brand.info

آقای محمدی برای پشتیبانی [Mohammadi@Brand.info](mailto:Mohammadi@Brand.info)

با تشکر از اعتماد و صبوری شما و با آرزوی بهترین‌ها

کاوه محمدی

مدیر ارتباطات مشتری»

### سناریوی چهارم: تعطیلات

زمانی که همه یا بخشی از شرکت در حال گذراندن تعطیلات باشند، امکان پاسخ به تماس‌ها وجود نخواهد داشت. ارسال ایمیل اتوماتیک و اطلاع‌رسانی تعطیلات شرکت باعث ایجاد حس بهتر در مشتریان خواهد شد.

«با سلام و وقت بخیر

با تشکر از پیام شما. دفتر ما از تاریخ یک تا پنج فروردین ۱۴۰۰ تعطیل خواهد بود. بر همین اساس ایمیل شما صبح روز ششم فروردین بررسی و درخواست شما پاسخ داده می‌شود. در صورت نیاز به پاسخ فوری با این ایمیل در ارتباط باشید [Mohammadi@Brand.info](mailto:Mohammadi@Brand.info)

با تشکر از اعتماد و صبوری شما

کاوه محمدی

مدیر ارتباطات مشتری»

## پلتفرم inTrack ارائه‌دهنده اتوماسیون ایمیل، پیامک و پوش‌نوتیفیکیشن

کسب‌وکارها می‌توانند با ارسال ایمیل‌های شخصی‌سازی شده و جذاب، مشتریان را به خرید یا بازدید از اپلیکیشن و سایت ترغیب کنند. از ایمیل همچنین می‌توان برای اطلاع‌رسانی خدمات جدید یا وقایع خاص استفاده کرد. اتوماسیون ایمیل مارکتینگ ابزاری است که به بازاریابان برای تدوین و ارسال ایمیل‌های کارآمد کمک می‌کند. اگر از پلتفرم اتوماسیون بازاریابی inTrack استفاده کنید، علاوه بر اتوماسیون ایمیل مارکتینگ، امکان هوشمندسازی سایر کانال‌های ارتباطی مثل پوش‌نوتیفیکیشن و پیامک را نیز در اختیار خواهید داشت. برای کار با این پلتفرم و آشنا شدن با قابلیت‌های آن کافی است درخواست دمو دهید.

 اتوماسیون ایمیل مارکتینگ چیست و چرا باید از آن استفاده ‌کنیم؟

اومنی چنل مارکتینگ یا بازاریابی اومنی چنل ترکیبی است که احتمالا آن را در مقالات و وبینارهای مرتبط با مارکتینگ شنیده‌اید. این ترکیب به یک رویکرد مدرن بازاریابی اشاره دارد که در آن، فعالیت تبلیغاتی کسب‌وکار در کانال‌های مختلف، به‌صورت یکپارچه و هماهنگ دنبال می‌شود. این رویکرد می‌تواند در صورت اجرای درست، کسب‌وکار شما را به رشد برساند. در این مقاله اومنی‌چنل مارکتینگ و تفاوت آن با مولتی‌چنل مارکتینگ را بررسی می‌کنیم.

## بازاریابی اومنی چنل (OmniChannel Marketing) چیست؟

برای تعریف این مفهوم نوظهور در بازاریابی، بهتر است ابتدا واژه OmniChannel را معنی کنیم. Omni در انگلیسی به ‌معنای «همه» و Channel هم به معنای «کانال» است. بازاریابی اومنی چنل به یک رویکرد تازه برای بازاریابی اشاره دارد که در آن تمام کانال‌های ارتباطی برای انتقال یک پیام واحد، یکپارچه می‌شوند. در این رویکرد مدرن، بین استفاده از کانال‌های سنتی (مثل فروشگاه) یا مدرن (مثل سایت) اولویتی وجود ندارد و تاکید ویژه این سبک روی یکپارچه کردن کانال‌ها با هم است. بنابراین می‌توان بازاریابی اومنی چنل را بازاریابی کانال همه کاره هم نامید.

در بازاریابی اومنی ‌چنل یکپارچگی کانال‌ها در راستای یک پیام واحد، اصل و اساس تمام فعالیت‌ها است. برای مثال اگر پیام ما «ارائه قیمت‌های پایین و کمک به صرفه‌جویی در هزینه‌ها» باشد و این پیام را با تابلوهایی در فروشگاه، هدر سایت و همچنین کمپین‌های تخفیفی پرتعداد به مخاطبان خود منتقل کنیم، بازاریابی اومنی چنل انجام داده‌ایم. این یکپارچگی و هم‌صدایی باعث ایجاد یک تصویر ذهنی واحد در ذهن مشتری می‌شود. به این ترتیب می‌توانیم برند را با صفات مورد نظرمان در ذهن او ثبت کنیم. در همین مثال، کسب‌وکار مورد نظر با صفت «قیمت‌های پایین» در ذهن مخاطب ثبت می‌شود.

نکته مهم بعدی در این رویکرد، تناسب پیام با نیازهای مخاطبان کسب‌وکار مورد نظر است. در واقع به‌کارگیری بازاریابی اومنی چنل بدون شناخت مشتری و دانستن علاقه‌مندی‌ها و نیازهای او ممکن نیست. در مثال قبل که ارزش پیشنهادی کسب‌وکار «ارائه قیمت پایین و کمک به صرفه‌جویی در هزینه‌ها» بود، اگر مشتریان سازمان از قشر مرفه جامعه باشند یا قیمت این محصول خاص برایشان مهم نباشد، انتقال چنین پیامی تاثیرگذار نخواهد بود. چون که این مشتریان به ارزش‌های دیگری مثل «ارسال سریع» یا «اورجینال بودن» اهمیت می‌دهند.

![multichannel-marketing01.gif](http://159.69.209.246:1340/uploads/multichannel_marketing01_cac7548d0e.gif)

## بازاریابی مولتی چنل (Multichannel Marketing) چیست؟

در قسمت قبل اشاره کردیم که در بازاریابی اومنی چنل، مشتری مبنا قرار داده می‌شود. در بازاریابی مولتی چنل مبنا خود کسب‌وکار است و علاقه‌مندی‌های مشتری اولویت کمتری دارد. در واقع در بازاریابی مولتی چنل یا چند کاناله، از کانال‌های ارتباطی مختلف برای نشان دادن ظرفیت‌ها و  معرفی محصولات خود کسب‌وکار استفاده می‌شود. در این روش کانال‌ها ارتباط خاصی با هم ندارند و می‌توانند کاملا مستقل از هم عمل کنند.

## تفاوت بازاریابی اومنی چنل با مولتی چنل

در بخش قبل به اساسی‌ترین تفاوت این دو سبک بازاریابی اشاره کردیم. تمرکز اومنی چنل روی مشتری و نیازهای او قرار دارد. برای همین پیام‌های ارسالی در بازاریابی اومنی‌چنل انعطاف بیشتری دارند و با توجه به ترجیحات مشتری تغییر شکل می‌دهند. در حالی که پیام‌های بازاریابی مولتی چنلْ ایستا و غیرقابل تغییرند و با شکلی ثابت برای همه افراد به نمایش درمی‌آیند.

ذائقه انسان‌های مدرن به پیام‌های انعطاف‌پذیر و شخصی‌سازی شده نزدیک‌تر است. پس می‌توان گفت بازاریابی مولتی چنل رویکرد کلاسیک‌تری دارد و بیشتر مناسب بازارهایی است که رقابت کمتری در آن‌ها وجود دارد. در طرف مقابل، بازاریابی اومنی چنل روش پیشرفته‌تر و مدرن‌تری است که با اکوسیستم استارتاپی و برای رقابت کسب‌وکارهایی مثل [فروشگاه‌های آنلاین](https://intrack.ir/marketing-automation-for-ecommercer/) مناسب‌تر است.

آخرین تفاوت این دو به نوع جذب مشتری مربوط می‌شود. بازاریابی اومنی چنل رفتار مشتری را دنبال می‌کند تا نیازهای او را از روی مواردی مثل سوابق خرید و دسته‌بندی‌های مورد علاقه را بشناسد. در نتیجه پیشنهادهای ارائه شده دائما با توجه به رفتارهای مشتری به‌روز می‌شوند. در حالی که با رویکرد مولتی‌چنل، کسب‌وکارها یک بار تحقیقات بازار را انجام می‌دهند و این تحقیقات برای مدتی (مثلا ۶ ماه یا یک سال) مبنای فعالیت آن‌ها است.

## مزایای استفاده از بازاریابی اومنی چنل برای کسب‌وکارهای کوچک

همان‌طور که گفتیم برای تعیین استراتژی بازاریابی کسب‌وکارها دو گزینه پیش روی ما قرار دارد؛ اومنی چنل و مولتی چنل. سوال اینجاست که چرا باید بازاریابی اومنی چنل را انتخاب کنیم؟ یا به‌ عبارت دیگر بازاریابی اومنی چنل چه برتری‌هایی نسبت به مولتی چنل دارد؟

*   بازاریابی اومنی چنل بر مبنای تحلیل داده کار می‌کند. داده‌هایی مثل سوابق جستجوی مشتری یا خریدهای قبلی او. در حالی که بازاریابی مولتی چنل هیچ‌کدام از این‌ها را مد نظر قرار نمی‌دهد. می‌توان گفت در چنین شرایطی احتمال تاثیرگذاری اومنی چنل بیشتر است. در واقع اومنی چنل به مخاطب می‌گوید «تو این نیازها را داری (با توجه به خریدهای قبلی) و ما برای رفع بهتر این نیازها تلاش می‌کنیم» در حالی که بازاریابی مولتی چنل این پیام را منتقل می‌کند «ما این توانایی‌ها را داریم، تو به کدام یک از آن‌ها نیاز داری؟». توجه به نیازهای مشتری باعث انتقال حس خوب به او می‌شود و این حس خوب وفاداری مشتری را در درازمدت به همراه دارد.
*   در بازاریابی مولتی چنل با طیف گسترده‌ای از مخاطبان و مشتریان روبه‌رو هستیم. در حالی که اومنی چنل از ما می‌خواهد مشتریان را بخش‌بندی کنیم و روی نیازهای یک یا چند بخش تمرکز کنیم. این تقسیم‌بندی و تمرکز کردن هم هزینه‌ها را کاهش می‌دهد و هم کارآمدی پیام‌ها را بالا می‌برد.
*   بازاریابی اومنی چنل باعث هماهنگی و یکپارچگی بهتر کانال‌های مختلف بازاریابی می‌شود و جریان کاری (Workflow) را بین واحد بازاریابی و فروش، روان‌تر می‌کند. زمانی که کانال‌ها در راستای یک هدف مشخص و یکسان فعالیت می‌کنند، جریان تولید و پرورش لید هوشمندتر و سیستماتیک‌تر پیش می‌رود.
*   بازاریابی اومنی‌چنل روی کمک به مشتری و بهبود تجربه او تمرکز دارد. در نتیجه اگر این رویکرد را با موفقیت اجرا کنید، مشتریان راضی‌تری خواهید داشت که انگیزه بیشتری برای وفاداری به کسب‌وکار شما دارند.
*   در بازاریابی مولتی چنل، تبلیغات محیطی یا تبلیغات تلویزیونی نقش ویژه‌ای را بازی می‌کنند. این تبلیغات معمولا هزینه‌های بسیار سنگینی را به سازمان تحمیل می‌کنند و نتایج آن‌ها به‌راحتی قابل ارزیابی نیست. در حالی که بازاریابی اومنی چنل با مدیریت هدفمند وبسایت و شبکه اجتماعی هم ممکن می‌شود. در واقع بازاریابی اومنی‌چنل هزینه کمتری دارد و تحلیل نتایج آن برای کسب‌وکارها ساده‌تر است.

![multichannel-marketing02.jpg](http://159.69.209.246:1340/uploads/multichannel_marketing02_a3666cdbf1.jpg)

## نمونه‌هایی از بازاریابی اومنی چنل در برندهای مشهور دنیا

در ادامه نمونه‌های موفقی از بازاریابی اومنی‌چنل را بررسی می‌کنیم. این موارد توسط برندهای بزرگ دنیا با میلیون‌ها مشتری از سراسر جهان اجرا شده‌‌اند و نتایج مثبتی را به‌همراه داشته‌اند.

### دیزنی‌لند

بیایید با هم نگاهی به اجرای بی‌نقص دیزنی از بازاریابی اومنی چنل بیندازیم. زمانی که در سایت دیزنی، بلیط سفری به دیزنی‌لند را خریداری می‌کنید، این امکان به شما داده می‌شود که تمام بخش‌های شهربازی را به‌صورت آنلاین بررسی و بازی‌های مورد نظرتان را مشخص کنید. زمانی که وارد شهربازی دیزنی‌لند می‌شوید، اپلیکیشن موبایلی دیزنی شما را برای رسیدن به وسایل بازی رزرو شده راهنمایی می‌کند و مدت زمان انتظارتان برای هر وسیله را هم تخمین می‌زند. علاوه بر این با این اپلیکیشن می‌توانید عکس‌هایی که با شخصیت‌های دیزنی گرفته‌اید را دریافت کنید و خوراکی سفارش دهید. همانطور که می‌بینید تمام کانال‌های ارتباطی دیزنی در راستای راهنمایی مشتری برای داشتن یک روز خوب در دیزنی‌لند، به‌طور یکپارچه و هماهنگ فعالیت می‌کنند.

### استارباکس

اپلیکیشن موبایل استارباکس هماهنگی ویژه‌ای با شعبه‌های این برند دارد. برای مثال کاربران بلافاصله پس از نصب اپلیکیشن استارباکس و ایجاد اکانت در آن، یک خرید رایگان برای مراجعه بعدی خود به شعبه‌های استارباکس دریافت می‌کنند. علاوه‌براین هر خرید از طریق اپلیکیشن باعث بالا رفتن امتیاز می‌شود و نتیجه جمع‌آوری این امتیازات دریافت نوشیدنی یا غذای رایگان است. اپلیکیشن استارباکس همچنین امکاناتی مثل سفارش قهوه قبل از رسیدن به فروشگاه و پرداخت صورت‌حساب آنلاین را به کاربران خود ارائه می‌کند. در حقیقت مشتری از کانال‌های مختلف ارتباطی استارباکس این پیام را به صورت یکپارچه دریافت می‌کند که «ما به فکر راحت‌تر شدن کار شما و جلوگیری از اتلاف وقتتان هستیم» و در نتیجه حس مثبتی نسبت به این برند پیدا می‌کند.

## نقش اتوماسیون در اجرای استراتژی‌های اومنی چنل

پلتفرم اتوماسیون بازاریابی یک محیط نرم‌افزاری است. در این محیط نرم‌افزاری بانک اطلاعات مشتریان به همراه امکان ارسال پیام برای هر کدام در دسترس شما قرار دارد. شما می‌توانید از داده‌های جمع‌آوری شده از رفتار مشتری به نیازهای او پی ببرید و کمپین‌های پیامک، ایمیل، پوش‌نوتیفیکیشن و وب پوش را در راستای پاسخ به این نیازها یکپارچه کنید. انتخاب یک پلتفرم مناسب برای اجرای درست و اصولی اومنی چنل مارکتینگ یا بازاریابی کانال همه کاره بسیار اهمیت زیادی دارد.

## اجرای استراتژی‌های اومنی چنل با inTrack

همانطور که گفتیم، یکپارچه کردن کانال‌های ارتباطی در راستای انتقال یک پیام واحد به مخاطبان  و مشتریان برای رشد کسب‌وکارها مفید است. ما با پلتفرم [اتوماسیون بازاریابی](https://intrack.ir/what-is-marketing-automation/) inTrack به شما این امکان را می‌دهیم که کانال‌های ارتباطی کسب‌وکارتان را از طریق یک پلتفرم واحد و یکپارچه مدیریت کنید. برای استفاده از قابلیت‌های پنل inTrack کافی است همین الان درخواست دمو بدهید.

 اومنی چنل به چه معناست؟

چگونه می‌توان از یک خریدار عادی، یک مشتری وفادار ساخت؟ این سوالی است که فروشگاه‌های آنلاین همیشه به دنبال پاسخ آن هستند و [اتوماسیون بازاریابی](https://intrack.ir/what-is-marketing-automation/) جواب این سوال است. با این پلتفرم می‌توانید دسته‌بندی‌های مورد علاقه و خریدهای قبلی مشتری را بشناسید و روی همین محصولات به او تخفیف بدهید تا انگیزه بازگشت و تکرار خرید برایش ایجاد شود. در این مقاله شیوه حفظ مشتری با کمک اتوماسیون را به شما نشان می‌دهیم.

## حفظ مشتری و اهمیت آن برای فروشگاه‌های آنلاین

حفظ مشتری (Customer Retention) عبارت است از فرآیند ایجاد انگیزه در مشتریان برای تکرار خرید و تبدیل شدن به یک مشتری وفادار. نقل قولی در بازاریابی وجود دارد که می‌گوید «مشتریان مثل دندان هستند و اگر از آن‌ها مراقبت نکنید یکی‌یکی می‌ریزند». مبارزه با ریختن این دندان‌ها یا کاهش نرخ ریزش مشتری (Customer Churn) اصلی‌ترین وظیفه واحد بازاریابی شرکت است.

حفظ مشتری بالفعل از طریق حفظ کیفیت و توجه به نیازهای او بسیار ساده‌تر از قانع کردن یک فرد جدید برای انجام خرید اول است. چون که مشتری فعلی یک بار به برند اعتماد کرده است و تقویت اعتماد از جلب اعتماد بسیار ساده‌تر خواهد بود. در نتیجه مشتریان بالفعل از مشتریان بالقوه ساده‌تر برای خرید قانع می‌شوند و قانع کردن این افراد هزینه کمتری برای سازمان دارد. مزایای تمرکز روی حفظ مشتری عبارتند از:

1.  افزایش وفاداری مشتریان
2.  تبدیل مشتری به تبلیغ‌کننده (تبلیغات دهان به دهان)
3.  صرفه‌جویی در هزینه‌های بازاریابی
4.  استفاده از بازخوردهای دقیق مشتریان وفادار (این افراد دلسوزانه به شما فیدبک می‌دهند)
5.  توجه کمتر مشتری به قیمت در درازمدت (به دلیل اعتماد به برند)
6.  کاهش ریسک ریزش مشتری
7.  گسترش سبد خرید مشتری (در ابتدا فقط دفتر می‌خرید اما حالا تمام لوازم نوشتن را از همین برند می‌خرد)

رسیدن به جامعه‌ای از مشتریان وفادار، یعنی برند همیشه در میان مردم تبلیغ‌کنندگانی دارد که بدون دریافت حقوق تبلیغ می‌کنند. سرمایه‌گذاری روی حفظ مشتری بسیار مهم است اما فقط اختصاص منابع مالی و زمان کافی نیست و ابزاری که از آن برای حفظ مشتری استفاده می‌کنیم هم اهمیت دارد. اتوماسیون بازاریابی با بهره‌گیری از هوش مصنوعی و علم داده، حفظ مشتری را برای برندها ساده‌تر می‌کند. در ادامه به توضیح مزایای استفاده از اتوماسیون بازاریابی برای حفظ مشتری خواهیم پرداخت.

## اهمیت استفاده از اتوماسیون بازاریابی در فروشگاه‌های آنلاین

رقابت بین فروشگاه‌های آنلاین، رقابتی پیچیده است و برای موفقیت در آن ابزارهای جدیدی مورد نیاز خواهد بود. اتوماسیون بازاریابی یک بستر نرم‌افزاری است که به شرکت‌های فعال در زمینه تجارت الکترونیک E-Commerce مثل فروشگاه‌های آنلاین اجازه می‌دهد روی کانال‌های بازاریابی خود کنترل ویژه‌ای داشته باشند و نتایج عملکرد هر کانال را با تحلیل داده بررسی کنند. در واقع اتوماسیون بازاریابی، فروشگاه‌های آنلاین را به علم داده و هوش مصنوعی مجهز می‌کند تا بتوانند عملکرد دقیق‌تر و بهتری را در زمینه بازاریابی تجربه کنند. اما کاربرد اتوماسیون بازاریابی برای حفظ مشتری چیست؟

### تاثیر استفاده از اتوماسیون بر بهبود نرخ حفظ مشتری

در اتوماسیون بازاریابی می‌توانید داده‌های به دست آمده از خصوصیات و رفتار مشتریان را مدیریت و دسته‌بندی کنید و با هر مشتری، رفتاری متناسب با خواسته‌هایش انجام دهید. این شخصی‌سازی پیام‌ها، به مشتریان احساس مهم بودن می‌دهد و برند را در نگاه آن‌ها به یک دوست تبدیل خواهد کرد. دوستی که آن‌ها را خوب می‌شناسد و با ارائه یک محصول یا خدمت، به فکر ساده‌تر کردن زندگی آن‌ها است. وقتی برند به دوست مشتری تبدیل شود، حساسیت مشتری روی قیمت‌ها پایین می‌آید و به‌تدریج، سبد خرید او از برند هم گسترده‌تر می‌شود. در نهایت مشتری به‌جایی می‌رسد که هر جا بحث از رقبای شما شد، نام برندتان را مطرح کرده و مزایای خرید از آن را برای همه توضیح می‌دهد. بازاریابی دهان‌به‌دهان (Word-of-Mouth) تاثیرگذارترین روش بازاریابی است که معمولا توسط مشتریان وفادار برندها انجام می‌شود.

![ecommerce01.png](http://159.69.209.246:1340/uploads/ecommerce01_565a4bec82.png)

## بهترین روش‌های به کارگیری اتوماسیون بازاریابی برای فروشگاه‌های آنلاین

تا اینجای کار اهمیت استفاده از اتوماسیون بازاریابی برای حفظ مشتری را بررسی کردیم. حالا نوبت به معرفی روش‌های استفاده از اتوماسیون بازاریابی برای حفظ مشتری می‌رسد. این ایده‌ها قبلا توسط کسب‌وکارهای بزرگ دنیا مورد استفاده قرار گرفته‌اند و نتیجه آن‌ها مثبت بوده است. روش‌های استفاده از اتوماسیون بازاریابی برای حفظ مشتری عبارتند از:

1.  **خوشامدگویی گرم:** فرض کنید مشتری در همین لحظه برای اولین بار دکمه «پرداخت» را فشار می‌دهد و به جمع مشتریان شما اضافه می‌شود. این تازه‌وارد بودن او در واقع بهانه‌ای برای ارسال یک پیام هدف‌دار و شخصی‌سازی شده است. در اتوماسیون بازاریابی می‌توانید پیام مشخصی را تعیین کنید که در لحظه انجام خرید اول یا مثلا ده ساعت بعد از آن برای مشتری ارسال شود. بهترین پیام‌های خوشامدگویی عبارتند از:
    *   پیامی با عنوان «خوش آمدید» و معرفی محصولات و خدمات دیگر برند (مرتبط با خرید مشتری)
    *   پیامی که در آن شیوه استفاده از محصول خریداری شده به مشتری آموزش داده می‌شود.

2.  **نظرخواهی:** پرسیدن نظر مشتری در مورد محصول به او این احساس را منتقل می‌کند که برند به نیازهای او اهمیت می‌دهد و به‌دنبال توسعه محصولات و خدمات در راستای نیازهای او است. آوردن اسم مشتری در ابتدای پیام (مثلا «سلام پوریا!») می‌تواند حس خاص بودن را هم به مشتری منتقل کند. نوکیا یکی از معروف‌ترین شرکت‌هایی است که از این تاکتیک، در استراتژی اتوماسیون بازاریابی خود استفاده می‌کند. این شرکت هفت روز پس از اینکه خرید را انجام می‌دهید، برای شما ایمیلی ارسال می‌کند و نظرتان را در مورد کیفیت محصول می‌پرسد.
3.  **انتقال حس خوب:** توجه به جایگاه مشتری در کسب و کار یکی از مهم‌ترین اصول بازاریابی تجارت الکترونیک است. نقل قولی در این زمینه وجود دارد که:«مشتری پادشاه است». انتقال حس مهم و خاص بودن به مشتری، تصویر ذهنی او نسبت به برند را مثبت می‌کند. کارهایی مثل ارسال پیام تبریک تولد یا ارائه تخفیف به مناسبت گذشتن یک سال از اولین خرید مشتری، باعث انتقال حس خوب به مشتری (Delight) خواهد شد. حس خوبی که برند را در نگاه مشتری از یک فروشنده به یک دوست تبدیل می‌کند. این دوستی ارتباط مستحکمی است که به مشتری انگیزه تکرار خرید از برند و توصیه کردن برند به دیگران را می‌دهد.

4.  **خبرنامه ایمیلی:** خبرنامه‌های ایمیلی نقش بسیار مهمی را در جذب مشتریان و حفظ آن‌ها بازی می‌کنند. بر اساس تحقیق Emarsys، هشتاد درصد کسب‌وکارهای کوچک و متوسط، از ایمیل مارکتینگ برای حفظ مشتری استفاده می‌کنند. خبرنامه ایمیلی می‌تواند شامل اخبار رویدادهای پیش‌رو، محصولات جدید، پیشنهاد ویژه تخفیفی، پیشنهاد محصولات مرتبط و ده‌ها پیام دیگر باشد. اتوماسیون بازاریابی به شما این امکان را می‌دهد که محتویات خبرنامه را با توجه به دریافت‌کننده آن شخصی‌سازی کنید. برای مثال اگر مشتری عبارت لباس ورزشی را در سایت جستجو کرده است، خبرهای مربوط به محصولات ورزشی و تخفیف‌های آن‌ها برایش ارسال شود.

5.  **برنامه‌های مخصوص مشتریان وفادار:** مشتری وفادار شما یکی از ارزشمندترین سرمایه‌هایتان به حساب می‌آید. ارائه تخفیف‌های اختصاصی (VIP) به این مشتریان باعث محکم‌تر شدن رابطه آن‌ها با برند می‌شود. رابطه با مشتری وفادار همیشه نیازمند مراقبت است؛ برای همین باید به مشتری نشان دهید وفاداری او برایتان ارزشمند است.
6.  **فعالسازی دوباره مشتریان غیرفعال:** گاهی یک نارضایتی در استفاده از سایت یا اپلیکیشن، باعث غیرفعال شدن ناگهانی مشتری می‌شود. شما می‌توانید با ارسال ایمیل، پوش‌نوتیفیکیشن یا نوتیفیکیشن وب و ارائه پیشنهادات جذاب و شخصی‌سازی شده از طریق آن‌ها، بازگشت مشتری را ممکن کنید. استفاده از اتوماسیون بازاریابی برای حفظ مشتری بسیار مفید است. چرا که به شما اجازه می‌دهد محتوای این پیام را با توجه به خصوصیات فردی یا رفتارهای پیشین خرید مشتری شخصی‌سازی کنید و احتمال برگشتن او را افزایش دهید.

## نمونه های موفق استفاده از اتوماسیون بازاریابی برای حفظ مشتری

در ادامه به سراغ مثال‌هایی از بزرگترین و موفق‌ترین شرکت‌های دنیا می‌رویم تا ببینیم این شرکت‌ها چگونه توانسته‌اند با استفاده هوشمندانه از اتوماسیون، پیام‌های جذاب و غیر قابل چشم‌پوشی برای مخاطبانشان ارسال کنند.

### آمازون

![ecommerce-amazon.png](http://159.69.209.246:1340/uploads/ecommerce_amazon_87608e6247.png)

[آمازون](http://amazon.com) در استراتژی اتوماسیون بازاریابی خود، پیشنهاد محصولات مرتبط را قرار داده است. در پیام‌های اتوماتیک این برند، به هر مشتری با توجه به سابقه جستجوهایش در سایت آمازون و گوگل، محصولات مرتبط به‌صورت پیشنهاد ویژه نمایش داده می‌شوند. در بخش دیگری از این ایمیل خودکار، جدیدترین محصولات ارائه شده در دسته‌های مورد علاقه مشتری دیده می‌شود. نمونه‌ی ایمیل خودکار آمازون را اینجا آورده‌ایم.

### استارباکس

![ecommerce-starbucks.png](http://159.69.209.246:1340/uploads/ecommerce_starbucks_5465d1d30e.png)

اگر از طریق سایت یا اپلیکیشن استارباکس از این فروشگاه خرید کنید، ایمیل زیر به صورت خودکار برایتان ارسال می‌شود و به شما اطلاع می‌دهد که به ازای هر پنج خرید یک قهوه رایگان دریافت خواهید کرد.

### اکس پدیا (Expedia)

![ecommerce-expedia.png](http://159.69.209.246:1340/uploads/ecommerce_expedia_59ceed2b44.png)

Expedia یک شرکت گردشگری است که با استفاده از اتوماسیون بازاریابی، پس از پایان سفر مشتری در قالب ایمیل از او درباره کیفیت خدمات نظرخواهی می‌کند. نظرخواهی ساده و سریعی که به گفته خودشان بیشتر از پنج دقیقه طول نمی‌کشد.

## پلتفرم inTrack ابزار رشد فروشگاه‌های آنلاین

همان‌طور که مشاهده کردید، حفظ مشتری یکی از حیاتی‌ترین نیازهای فروشگاه آنلاین است. فروشگاهی که در حفظ مشتریان خود موفق عمل کند، در بلندمدت مشتریانی وفادار و تبلیغ‌کننده خواهد داشت و به رشدی پایدار می‌رسد. این رشد پایدار نیازمند شناخت مشتریان و ارسال پیام‌هایی مطابق نیازهای آن‌ها است. اتوماسیون بازاریابی با کمک هوش مصنوعی و علم داده، امکان شناخت بهتر مشتریان و ارسال پیام‌های خودکار برمبنای این شناخت را برای شما فراهم می‌کند. پلتفرم inTrack یک اتوماسیون بازاریابی جامع برای کسب‌وکارهای ایرانی است. برای استفاده از قابلیت‌های این پلتفرم به‌صورت آزمایشی، کافی است درخواست دمو بدهید.

فروشگاه‌های آنلاین چگونه می‌توانند از اتوماسیون بازاریابی برای حفظ مشتری استفاده کنند؟

مشتری شما به چه چیزی احتیاج دارد؟ یا چه چیزهایی را می‌پسندد؟ چطور می‌توانید مشتری‌تان را تا مدت‌ها همراه خود داشته باشید؟ در هر صنعتی که فعال باشید، شناخت نیازهای مشتریان یک چالش جدی برای شما خواهد بود. کسب و کارهای موفق این روزها، نیازهای مشتریان را به درستی شناسایی می کنند و واکنش درست و به موقع به آن‌ها نشان می‌دهند. یکی از مهم‌ترین قدم‌های شناخت این نیازها، بخش بندی رفتاری مشتریان یا همان سگمنتیشن (Segmentation) است. با دسته‌بندی مشتریان به گروه‌هایی براساس سن، جنسیت، محل زندگی یا حتی آخرین خرید، می‌توانیم نیازهای آن‌ها را حدس بزنیم. مثلا نیاز عمده مشتریان خانم، لوازم بهداشتی زنانه است یا افرادی که در تهران زندگی می‌کنند احتمالا دغدغه دوری از ترافیک و سرعت ارسال سفارش‌ها را دارند. در این مطلب تمام آن‌چه که باید درباره بخش بندی بدانید را توضیح داده‌ایم.

## بخش بندی رفتاری مشتریان چیست؟

رفتارهای مردم به طور کلی، از الگوهای خاصی پیروی می‌کند و قابل دسته‌بندی است. برای مثال بعضی از افراد همه خریدهای خود را از یک برند انجام می‌دهند و گروهی دیگر به استفاده همزمان از چند برند اعتقاد دارند. فرض کنید صاحب یک کسب‌وکار هستید و به هر مشتری یک شماره اشتراک اختصاص می‌دهید. پس از مدتی در کامپیوتر شما شماره اشتراک‌هایی وجود دارند که به این شکل دسته‌بندی می‌شوند:

*   یک بار خرید
*   چند بار خرید
*   مشتری ثابت

یا مثلا:

*   خریدار حجم بالا
*   خریدار جزئی

هر کدام از مواردی که گفتیم (مثل مشتری ثابت یا خریدار حجم بالا) یک بخش (Segment) از مشتریان کسب‌وکار شما هستند و به این کار، بخش بندی رفتاری (Behavioral Segmentation) مشتریان گفته می‌شود. این بخش بندی یا سگمنتیشن مشتریان با جمع‌آوری داده‌های رفتاری آن‌ها قابل پیاده‌سازی است. در بخش بندی رفتاری، با توجه به داده‌های موجود از رفتار پیشین مشتری، رفتار آینده او را حدس می‌زنیم و واکنشی متناسب با آن را آماده می‌کنیم. در همین مثال شما به ‌عنوان مدیر کسب‌وکار می‌توانید به مشتریان ثابت خود تخفیف ویژه ارائه دهید تا وفاداری آن‌ها بیشتر شود یا با ارسال پیامک به مشتری یک بار خرید و اختصاص دادن کد تخفیف به او، ارتباط او با برند را ادامه‌دار کنید.

## چرا به بخش بندی رفتاری نیاز داریم؟

دلایل عمده نیاز کسب‌وکارهای امروزی به بخش بندی رفتاری مشتریان در بازاریابی را می‌توان در چهار دسته زیر توضیح داد:

### ۱. شخصی‌سازی (Personalization)

معلمی را فرض کنید که قبل از ورود به کلاس جدیدش (بازار هدف)، از معلم قبلی آن کلاس در مورد دانش‌آموزان تحقیق و آن‌ها را دسته‌بندی می‌کند. دسته‌هایی مثل درس‌خوان، نیازمند راهنمایی و بازیگوش‌ها. این دسته‌بندی به او کمک می‌کند که با یک برخورد شخصی‌سازی شده با هر کدام، هم حس بهتری را در ارتباط برقرار کردن منتقل کند و هم بیشترین بازدهی را از هر دسته بگیرد. این مورد در کسب‌وکار هم صدق می‌کند و می‌توانید با یک تعامل شخصی‌سازی شده با هر گروه از مشتریان خود، ارتباط بهتری را با آن‌ها برقرار کنید. در این تعامل شخصی‌سازی شده می‌توانید برای هر مشتری یک پیام اختصاصی بفرستید یا بر اساس علایق و سابقه خریدهای او، کالاهایی را متناسب با نیازهایش به او معرفی کنید.

### ۲. پیش‌بینی رفتار آینده (Predictive)

بخش بندی رفتاری مشتریان یعنی با توجه به داده‌های موجود از رفتار گذشته و حال حاضر آن‌ها، رفتار آینده را پیش‌بینی کنیم. با این کار همیشه یک قدم از مشتریان خود جلوتر خواهیم بود و می‌توانیم نیازهایشان را سریع‌تر از رقبا کشف کنیم. برای مثال اینکه او در گذشته به خرید چه کالاهایی تمایل داشته است می‌تواند به ما کمک کند تا حدس بزنیم که در آینده به چه کالاهایی نیاز خواهد داشت. کسی که امروز لپ‌تاپ می‌خرد احتمالا به کیف لپ‌تاپ و کول‌پد نیاز خواهد داشت. یا کسی که موبایل و لپ‌تاپ اپل خریداری کرده است، احتمالا به هدفون و کیبورد اپل هم نیاز دارد.

### ۳. اولویت‌بندی (Prioritization)

کسب‌وکارها نمی‌توانند برای همه مشتریان به یک اندازه اهمیت قائل شوند و هزینه کنند. بخش بندی مشتریان و شناخت دقیق هر بخش به ما کمک می‌کند تا بهترین بخش را برای سرمایه‌گذاری انتخاب کنیم. به این ترتیب می‌توانیم مشتریانی که ارزش بیشتری برایمان خلق کرده‌اند را در اولویت بگذاریم و برای تعامل با آن‌ها برنامه‌ریزی هوشمندانه‌ای داشته باشیم.

### ۴. بررسی عملکرد (Performance)

داده‌محور بودن و تقسیم مشتریان به گروه‌های کوچکتر باعث می‌شود تا ارزیابی عملکرد ساده‌تر انجام شود. در واقع با بخش بندی یک مسئله بزرگ را به چند مسئله کوچک تقسیم می‌کنیم تا بررسی و حل آن آسان‌تر شود.

## مزایای بخش بندی رفتاری مشتریان

پیشتر دلیل نیاز تمام کسب‌وکارهای امروزی به بخش بندی رفتاری را توضیح دادیم. حالا می‌خواهیم به مزایای استفاده از این رویکرد برای کسب‌وکارها بپردازیم:

*   **سردرگمی را از بین می‌برد:** بخش بندی رفتاری رفتاری به شما کمک می‌کند بفهمید دقیقا با چه کسانی سروکار دارید و آن افراد چگونه برای خرید انگیزه پیدا می‌کنند. از این طریق تلاش‌های شما هدفمندتر و سردرگمی شما کمتر می‌شود.
*   **از هدر رفتن منابع جلوگیری می‌کند:** کسب‌وکارهای کوچک و استارتاپ‌ها منابع محدودی دارند. بخش بندی بازار می‌تواند ریسک هزینه‌های غیرقابل پیش‌بینی را کاهش می‌دهد و با قرار دادن شما در مسیر درست، رسیدن به نتیجه دلخواه را تضمین کند.
*   **مشتری و سازمان را به هم نزدیک می‌کند:** رفتار شخصی‌سازی‌شده با مشتری، به او این حس را القا می‌کند که نیازهای او برای سازمان مهم است و اولویت دارد. با ادامه پیدا کردن این روند، احساس نزدیکی بین مشتری و برند شکل می‌گیرد و فرد از مشتری ثابت به مشتری وفادار و حتی تبلیغ‌کننده برند تبدیل می‌شود.

![SEGMENTATION-blog01.gif](http://159.69.209.246:1340/uploads/SEGMENTATION_blog01_677e6476fe.gif)

## انواع طبقه بندی مشتریان و عوامل موثر بر تصمیم‌گیری آن‌ها

به‌طورکلی انواع رفتار خرید مشتری بر اساس عوامل موثر بر تصمیم‌گیری را می‌توان در چهار گروه زیر تقسیم‌بندی کرد:

### ۱. رفتار پیچیده خرید

این مشتریان پیش از انجام خرید تحقیقات گسترده‌ای انجام می‌دهند. مثلا از چند فروشگاه قیمت می‌گیرند و با هر کسی که تجربه خرید این محصول را دارد مشورت می‌کنند. این رفتار معمولا در خریدهای کم‌تکرار مثل خرید خانه یا ماشین مشاهده می‌شود. اما بعضی از افراد همیشه و برای هر محصولی رفتار پیچیده خرید از خود نشان می‌دهند.

### ۲. رفتار خرید بر مبنای کاهش ناسازگاری

در این سبک رفتار، مشتری چالش‌های زیادی با فرآیند خرید دارد و نمی‌تواند بین برندها تمایز قائل شود. ناسازگاری یا Dissonance اشاره به حالتی دارد که مشتری نگران پشیمان شدن از تصمیم خرید خود در آینده است. این دسته افراد پس از انجام خرید مدام به دنبال گرفتن تایید از اطرافیان خود هستند.

### ۳. رفتار خرید بر پایه عادت

در این سبک مشتری تحقیق یا مقایسه چندانی را انجام نمی‌دهد. خرید از سوپرمارکت و هایپرمارکت‌ها واضح‌ترین مثال برای رفتار خرید بر پایه عادت به‌ حساب می‌آید.

### ۴. رفتار خرید تنوع‌طلبانه

در این رفتار خرید، مشتری بدون توجه به کیفیت خرید قبلی یا میزان رضایت خود، تنها به دنبال تجربه یک محصول تازه است. این رفتار ممکن است مربوط به شخصیت فرد باشد یا در مورد یک محصول خاص اتفاق بیفتد.

## چگونه مشتریان خود را بخش بندی کنیم؟

تقسیم بازار به بخش‌ (Segment) های مختلف در بازاریابی مدرن اهمیت زیادی دارد. دلیل این اهمیت را می‌توان در منابع محدود، رقابت شدید و از همه مهم‌تر انتظارات توسعه یافته مخاطبان در دنیای امروز جستجو کرد. مشتریان امروز دیگر مثل قدیم، تلویزیون و روزنامه را مرجع نمی‌دانند و از تبلیغات عمومی خسته شده‌اند. آن‌ها دوست دارند پیامی را از سمت برند دریافت کنند که با توجه به نیازهای منحصر به فردشان شخصی‌سازی شده باشد. برای رسیدن به این اهداف باید ابتدا مشتری را شناخت و این شناخت از طریق بخش بندی رفتاری مشتریان به بهترین شکل ممکن به ‌دست ‌می‌آید. روش‌های بخش بندی رفتاری مشتریان عبارتند از:

*   **ارزش‌های مطلوب:** هر مشتری در محصول به دنبال یک یا چند ارزش مطلوب است. مثلا در میان مشتریان خودرو، عده‌ای به قدرت موتور، عده‌ای به زیبایی ظاهری و عده‌ای هم به هر دو توجه می‌کنند. شرکت‌ها معمولا منابع کافی برای رساندن تمام مشتریان به ارزش‌های مطلوبشان را ندارند. برای همین مشتریان را از نظر ارزش‌های مطلوب بخش بندی می‌کنند تا یک یا چند بخش محل تمرکزشان باشد.
*   **تقسیم‌بندی زمانی و مناسبتی:** هر رفتار خریدی که در یک زمان خاص از سال (نزدیک سال نو یا تولد یک عزیز) انجام شود در این دسته‌بندی قرار می‌گیرد. گاهی این تقسیم‌بندی به اتفاقات روزانه هم می‌رسد؛ مثل کسانی که هر روز در راه محل کار خود قهوه بیرون‌بر می‌خرند.
*   **تقسیم‌بندی بر اساس میزان استفاده از محصول:** گاهی مشتریان بر اساس تکرار خرید یا میزان استفاده از محصول تقسیم‌بندی می‌شوند. مشتریانی که استفاده زیاد و پرتکراری از یک محصول دارند، پتانسیل بیشتری برای وفاداری به ارائه‌دهنده آن محصول خواهند داشت.
*   **تقسیم‌بندی بر اساس میزان وفاداری:** این تقسیم‌بندی بیشتر برای کسب‌وکارهایی کاربرد دارد که جایگاه خود را در بازار تثبیت کرده‌اند و اعتماد بخشی از مشتریان را به ‌دست‌ آورده‌اند. با تحلیل داده‌های موجود مثل سوابق خرید و میزان تعامل مشتریان با برند می‌توان آن‌‎ها را از نظر وفاداری بخش بندی کرد. سرمایه‌گذاری روی مشتریان وفادار و ارائه خدمات ویژه به آن‌ها فوایدی مثل گسترده‌تر شدن سبد خرید، محکم‌تر شدن ارتباط مشتری با سازمان و تبدیل شدن مشتری به تبلیغ‌کننده را به‌ همراه دارد.
*   **موقعیت فرد نسبت به سازمان:** افراد مختلف جامعه نسبت به کسب‌وکار شما در موقعیت‌های مختلفی قرار می‌گیرند. این موقعیت‌ها عبارتند از: کسانی که به خدمات و محصولات شما کاری ندارند، مشتری‌های بالقوه، خرید اولی‌ها، مشتریانی که مرتب خرید می‌کنند و مشتریان قدیمی که به رقیب روی آورده‌اند. بخش بندی بر اساس موقعیت فرد نسبت به سازمان، به اولویت‌بندی مشتریان کمک می‌کند. مثلا مشتریان وفادار نسبت به خرید اولی‌ها اولویت بیشتری دارند.

### بهترین روش برای بخش ‌بندی رفتاری مشتریان

لازم است به این نکته دقت کنید که بهترین روش برای بخش بندی رفتاری مشتریان برای هر کسب‌وکاری متفاوت است؛ علاوه بر این هر کسب‌وکار در بازه‌های زمانی مختلف ممکن است به روش‌های متفاوتی نیاز پیدا کند. برای مثال کسب‌وکاری که در مرحله شکل‌گیری است، نمی‌تواند مشتریان خود را بر اساس تکرار خرید و وفاداری بخش بندی کند. این کسب‌وکار ممکن است ابتدا با بخش بندی بر اساس ارزش‌های مطلوب، جایگاه خود را در بخشی از بازار تثبیت کند و سپس به‌ سراغ بخش بندی بر اساس میزان وفاداری برود. به ‌عبارت ‌دیگر برای بخش بندی بازار لازم است شرایط، اهداف و ظرفیت‌های کسب‌وکار خود را مبنا قرار داده و سپس با توجه به آن‌ها یک یا چند روش از روش‌های گفته شده را انتخاب کنید. در ادامه چند مثال از اجرای بخش بندی توسط شرکت‌های بزرگ را می‌خوانیم:

#### وب‌سایت Evernote

Evernote یک نرم‌افزار برای برنامه‌ریزی و نوشتن یادداشت‌های شخصی است. در تصویر زیر پیشنهادی را مشاهده می‌کنید که Evernote در پایان سال و با توجه به میل بعضی از افراد به برنامه‌ریزی از ابتدای سال جدید ارائه داده است. این همان تقسیم‌بندی زمانی و مناسبتی است که بالاتر به آن اشاره کردیم.

![](https://intrack.ir/wp-content/uploads/2022/03/evernote-764x1024.png)

#### شرکت اوبر

اوبر یک شرکت تاکسی اینترنتی محبوب در دنیاست. این شرکت به‌طور مستقیم از هر مشتری درباره تجربه استفاده از خدمات نظرخواهی می‌کند. در واقع اگر ارزش مطلوب مشتری، دریافت توجه و احساس مهم بودن از طرف برند باشد، این روش باعث بهبود وفاداری او خواهد شد.

![SEGMENTATION-blog03.png](http://159.69.209.246:1340/uploads/SEGMENTATION_blog03_34284aab61.png)

#### شرکت David\`s Tea

این شرکت با ارسال پیامی ویژه از مشتریان وفادار تقدیر و آن‌ها را دوست و همراه خود معرفی می‌کند. این پیام در کنار تخفیف‌های ویژه و اختصاصی باعث محکم‌تر شدن پیوند مشتری و سازمان می‌شود. بدیهی است که David\`s Tea از طریق بخش بندی بر اساس موقعیت فرد نسبت به سازمان به این کمپین رسیده است.

![SEGMENTATION-blog04.png](http://159.69.209.246:1340/uploads/SEGMENTATION_blog04_ea32d60e2a.png)

## پلتفرم inTrack ابزاری برای بخش بندی هوشمند مشتریان

ما در **inTrack** با هدف کمک به کسب‌وکارها برای رشد بیشتر و بهتر، قابلیت‌های مدرن بازاریابی را در قالب یک پلتفرم واحد به شما ارائه داده‌ایم؛ یکی از مهم‌ترین قابلیت‌های **inTrack** بخش بندی است که دسترسی به آن از طریق پنل ما به سادگی ممکن می‌شود. شما کافی است ویژگی‌های مورد نظر را به پنل معرفی کنید و پنل به‌طور خودکار سگمنت سازی را انجام می‌دهد. برای تجربه این قابلیت و سایر قابلیت‌های مدرن **inTrack** کافی است درخواست دمو دهید.

 سگمنتیشن یا بخش بندی رفتاری مشتریان، رویکردی هدفمند برای بازاریابی مدرن

شناخت نیازهای مشتری برای موفقیت در بازاریابی اهمیت ویژه‌ای دارد. بسیاری از کمپین‌های بازاریابی به دلیل بی‌ربط بودن به نیازهای مشتریان توسط آن‌ها نادیده گرفته می‌شوند. اتوماسیون بازاریابی ابزاری است که برای رفع این مشکل کاربرد دارد. در حال حاضر شرکت‌های بزرگ در مقیاس جهانی مثل مایکروسافت، اپل و فیس‌بوک از این ابزار برای رسیدن به رشد پایدار استفاده می‌کنند. در این مقاله قصد داریم با اتوماسیون بازاریابی و مزایای آن برای کسب‌وکارها بیشتر آشنا شوید.

## تعریف اتوماسیون بازاریابی

اتوماسیون بازاریابی یک بستر نرم‌افزاری است که با خودکارسازی فعالیت‌های پرتکرار مثل ارسال ایمیل و هوشمندسازی کمپین‌های بازاریابی، به کسب‌وکارها برای بهینه‌تر کردن فرآیند جذب و حفظ مشتری کمک می‌کند. این بستر نرم‌افزاری با بهره‌گیری از مدیریت داده و هوش مصنوعی، شناخت نیازهای مشتریان را نیز برای کسب‌وکارها ساده‌تر کرده است. با استفاده درست از اتوماسیون بازاریابی می‌توانید برای هر مشتری مطابق با نیازها و ترجیحاتش پیام ارسال کنید و در نتیجه سطح رضایت را در میان مشتریان افزایش دهید. بدیهی است که این رضایت در نهایت به وفاداری مشتریان منجر خواهد شد.

## چه کسب‌وکارهایی به اتوماسیون بازاریابی نیاز دارند؟

هوشمندسازی فرآیند جذب و حفظ مشتری با کمک تکنولوژی باعث افزایش بازدهی و کاهش هدر رفتن هزینه‌ها می‌شود. برای همین می‌توان گفت همه کسب‌وکارها به استفاده از اتوماسیون نیاز دارند. اما از طرف دیگر به کار گیری چنین پلتفرمی برای بسیاری از کسب‌وکارهای کوچک، صرفه اقتصادی ندارد.

کسب‌وکارهای متوسط و بزرگ به دلیل حجم بالای اطلاعات مشتریان، به ظرفیت‌های اتوماسیون در مدیریت داده، نیاز ویژه‌ای دارند. اتوماسیون بازاریابی به این شرکت‌ها کمک می‌کند داده‌های مربوط به مشتریان را جمع‌آوری کرده و در یک بانک اطلاعاتی یکپارچه ذخیره کنند.

![marketing-automation01.gif](http://159.69.209.246:1340/uploads/marketing_automation01_ae3aca04a9.gif)

## اتوماسیون بازاریابی چه امکاناتی را در اختیار کسب‌وکارها قرار می‌دهد؟

رشد کسب‌وکارها از دو راه ممکن می‌شود؛ جذب و حفظ مشتری. رقابتی که امروز بین کسب‌وکارهای دیجیتال (مثل فروشگاه‌های آنلاین) وجود دارد، اهمیت حفظ مشتری را از قبل هم بیشتر کرده. چرا که جذب مشتری جدید می‌تواند [تا](https://www.outboundengine.com/blog/customer-retention-marketing-vs-customer-acquisition-marketing/#:~:text=Acquiring%20a%20new%20customer%20can,customer%20is%205%2D20%25.) [پنج](https://www.outboundengine.com/blog/customer-retention-marketing-vs-customer-acquisition-marketing/#:~:text=Acquiring%20a%20new%20customer%20can,customer%20is%205%2D20%25.) [برابر](https://www.outboundengine.com/blog/customer-retention-marketing-vs-customer-acquisition-marketing/#:~:text=Acquiring%20a%20new%20customer%20can,customer%20is%205%2D20%25.) [گران‌تر](https://www.outboundengine.com/blog/customer-retention-marketing-vs-customer-acquisition-marketing/#:~:text=Acquiring%20a%20new%20customer%20can,customer%20is%205%2D20%25.) [از](https://www.outboundengine.com/blog/customer-retention-marketing-vs-customer-acquisition-marketing/#:~:text=Acquiring%20a%20new%20customer%20can,customer%20is%205%2D20%25.) [حفظ](https://www.outboundengine.com/blog/customer-retention-marketing-vs-customer-acquisition-marketing/#:~:text=Acquiring%20a%20new%20customer%20can,customer%20is%205%2D20%25.) [مشتری](https://www.outboundengine.com/blog/customer-retention-marketing-vs-customer-acquisition-marketing/#:~:text=Acquiring%20a%20new%20customer%20can,customer%20is%205%2D20%25.) [فعلی](https://www.outboundengine.com/blog/customer-retention-marketing-vs-customer-acquisition-marketing/#:~:text=Acquiring%20a%20new%20customer%20can,customer%20is%205%2D20%25.) [تمام](https://www.outboundengine.com/blog/customer-retention-marketing-vs-customer-acquisition-marketing/#:~:text=Acquiring%20a%20new%20customer%20can,customer%20is%205%2D20%25.) [شود](https://www.outboundengine.com/blog/customer-retention-marketing-vs-customer-acquisition-marketing/#:~:text=Acquiring%20a%20new%20customer%20can,customer%20is%205%2D20%25.). حالا سوال اینجاست که چگونه می‌توان مشتری فعلی را حفظ کرد؟ جواب این سوال را می‌توان در قابلیت‌های اتوماسیون بازاریابی جستجو کرد. این قابلیت‌ها عبارتند از:

### ثبت خودکار اطلاعات

ابزار اتوماسیون بازاریابی به‌طور خودکار رفتار مشتری را دنبال و ثبت می‌کند. زمانی که سایت و اپلیکیشن خود را به یک اتوماسیون بازاریابی متصل می‌کنید، یک بانک اطلاعاتی از مشتریان را مشابه شکل زیر در اختیار خواهید داشت.

### بخش‌بندی

یکی از مهم‌ترین و کاربردی‌ترین قابلیت‌های اتوماسیون بازاریابی، [بخش‌بندی یا سگمنتیشن (Segmentation)](https://intrack.ir/segmentation/) است. این قابلیت به شما کمک می‌کند مشتریان را بر اساس ویژگی‌های مختلف گروه‌بندی کنید. برای مثال تمام کسانی که بیشتر از پنج سال در سایت عضویت داشته‌اند را در یک گروه قرار دهید. این گروه را می‌توان Loyal Customers یا مشتریان وفادار نامید. یا در مثالی دیگر، مشتریان بین ۱۸ تا ۲۵ سال را می‌توان در گروه «جوانان» یا «دانشجویان» قرار داد و پیشنهادهای متناسب با نیازهایشان به آن‌ها ارائه کرد.

### خودکارسازی ارسال پیام‌ها

اینکه یک کسب‌وکار بخواهد برای هر مشتری مطابق نیازهایش پیام ارسال کند فعالیت بسیار وقت‌گیری است. در اتوماسیون تنها کافی است شرایط اجرای کمپین را تعیین کنید و سیستم به‌طور خودکار پیام‌ها را در زمان مناسب برای مخاطب مناسب ارسال می‌کند. این خودکارسازی باعث می‌شود تیم بازاریابی زمان کمتری را روی فعالیت‌های تکراری صرف کرده و زمان بیشتری را صرف تدوین استراتژی‌های خلاقانه کند.

### آنالیز نتایج کمپین

اجرای کمپین بدون کمک اتوماسیون هم با ابزارهایی مثل پلتفرم CRM و پنل‌های ارسال پیامک یا ایمیل ممکن می‌شود؛ اما مزیت اتوماسیون نسبت به این پلتفرم‌ها را می‌توان در آنالیز دقیق نتایج کمپین جستجو کرد. با اتوماسیون می‌توانید پس از اجرای هر کمپین، اثرگذاری آن را تحلیل کنید. اتوماسیون این نتایج را به‌طور خودکار ثبت می‌کند و به‌صورت لایو در قالب نمودار و جدول به شما نمایش می‌دهد.

## چرا باید از اتوماسیون بازاریابی استفاده کنیم؟

یک سوال مهم برای مدیران و تصمیم‌گیرندگان کسب‌وکار این است که استفاده از یک ابزار تا چه حد می‌تواند فرآیندهای فعلی را بهبود ببخشد. به طور کلی می‌توان مزایای به کار گیری اتوماسیون بازاریابی را در موارد زیر خلاصه کرد:

### ساده‌سازی فرآیندها

اگر بخواهید کاری که اتوماسیون انجام می‌دهد را با تشکیل یک تیم انجام دهید، به چند کارشناس مجرب علم داده و همچنین چند برنامه‌نویس حرفه‌ای نیاز خواهید داشت. این در حالی است که اتوماسیون یک پنل کاربردی در اختیار شما قرار می‌دهد که کار کردن با آن نیاز به دانش تخصصی خاصی ندارد.

### صرفه‌جویی در وقت و هزینه

همانطور که گفتیم اتوماسیون بازاریابی بخش قابل توجهی از فرآیندهای مربوط به جذب و حفظ مشتری را به‌صورت خودکار انجام می‌دهد. این یعنی با کمک اتوماسیون، تیم‌های بازاریابی می‌توانند کار بیشتری را در زمان کمتری انجام داده و در واقع بازدهی خود را افزایش دهند. از طرف دیگر کسب‌وکارها هم می‌توانند تیم بازاریابی کوچکتری داشته باشند و در هزینه‌ها صرفه‌جویی کنند.

### کاهش نرخ ریزش

زمانی که نیازهای مشتریان را با موفقیت شناسایی و برطرف کنیم، انگیزه وفاداری در آن‌ها افزایش پیدا می‌کند. رضایت مشتری برابر با بازگشت او به سایت یا اپلیکیشن و تکرار خرید خواهد بود. با اتوماسیون می‌توانید رضایت مشتریان را به‌صورت سیستماتیک و با کمک تکنولوژی جلب کنید تا نرخ ریزش (Churn Rate) در میان آن‌ها کاهش پیدا کند.

![marketing-automation.jpeg](http://159.69.209.246:1340/uploads/marketing_automation_b53ad2aee0.jpeg)

## پلتفرم inTrack جامع‌ترین اتوماسیون بازاریابی در ایران

کسب‌وکارهای بزرگ در بازار جهانی چندین سال است از اتوماسیون بازاریابی برای جذب و حفظ مشتری استفاده می‌کنند؛ این در حالی است که کسب‌وکارهای ایرانی به‌تازگی در حال به کار گیری این تکنولوژی هستند. در چنین شرایطی تیم ما به فکر ارائه یک اتوماسیون ایرانی و جامع افتاد و در همین راستا پلتفرم inTrack در سال ۱۳۹۶ طراحی و ارائه شد. امکانات این پلتفرم و ظرفیت‌های آن قابل مقایسه با سرویس‌های مشابه جهانی است. با درخواست دمو می‌توانید کار این امکانات را به‌صورت آزمایشی تجربه کنید.

 اتوماسیون بازاریابی چیست؟

اصطلاح بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing) را نخستین بار برایان هالیگان (هم‌بنیان‌گذار و مدیرعامل پلتفرم [هاب اسپات](https://www.hubspot.com/)) در سال ۲۰۰۶ میلادی مطرح کرد. البته در مورد مفهوم این نوع بازاریابی، پیش از او هم صحبت‌هایی مطرح شده بود. او کسب‌وکار خودش را حول همین مفهوم گسترش داد و موجب شد تا این اصطلاح بیش از نام‌گذاری‌های دیگر در دنیای مارکتینگ مورد توجه قرار بگیرد.

پیش از وی، ست گادین از این مفهوم با نام Permission Marketing یا همان بازاریابی با اجازه مشتری یاد کرده بود. او در کتابی با همین نام که در سال ۱۹۹۹ منتشر شد، در مورد این اصطلاح و منظورش توضیحات کاملی ارائه کرده است.

اما تعریف بازاریابی درونگرا چیست؟ بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing) یک روش بازاریابی است که در آن، کسب‌وکار با استفاده از تولید محتوای ارزشمند و خلق تجربه شخصی‌سازی شده تلاش می‌کند تا مشتری را به سمت خود جذب کند.

در حوزه دیجیتال مارکتینگ، غالباً با استفاده از بهینه‌سازی موتورهای جست‌وجو (سئو)، بازاریابی محتوایی و بازاریابی شبکه‌های اجتماعی، کاربران به سمت کسب‌وکار جذب می‌شوند.

![marketing-automation01.gif](http://159.69.209.246:1340/uploads/marketing_automation01_ae3aca04a9.gif)

## مراحل بازاریابی درونگرا چیست؟

در بازاریابی درونگرا تلاش می‌کنیم تا با مشتریان یک رابطه بادوام بسازیم. در این نوع بازاریابی می‌خواهیم مشکلات و نیازهای مشتریان را برطرف کنیم و او را به هدفش برسانیم. چرا که موفقیت مشتری، به معنای موفقیت کسب‌وکار نیز خواهد بود.

این شیوه بازاریابی طی سه مرحله انجام می‌شود:

1.  **جذب:** با تولید محتوای ارزشمند، افراد درست و مد نظرمان را به سمت خودمان جذب می‌کنیم. به گونه‌ای که برند در چشم کاربر، به عنوان یک مشاور معتمد جا می‌افتد که می‌تواند مشکلات و سوالاتش را با او مطرح سازد.
2.  **تعامل:** ارائه راه حل‌ها و نظرات تخصصی مختلف در رابطه با مشکلات و مسائلی که کاربر با آن درگیر است.
3.  **رضایت:** در این مرحله کاربر از خدماتی که شما در اختیارش گذاشته‌اید، راضی است و با رضایت کامل از محصول شما استفاده می‌کند.

خروجی این چرخه، یک مشتری جدید است که با رضایت کامل از شما خرید کرده و از خرید خود نیز خرسند است. این مشتری با احتمال بالایی، برند شما را به دوستان، آشنایان و بقیه افراد توصیه خواهد کرد.

### مثال‌هایی از بازاریابی درونگرا

*   هاب‌های محتوایی که ویدئوهای راهنما، پست وبلاگ، مطالعات موردی، وبینار و وایت پیپر در مورد محصولات مختلف منتشر می‌کنند.
*   کمپین‌های بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی و ارائه محتواهای تولید شده توسط کاربران. مثلاً برگزاری مسابقه عکاسی در اینستاگرام.
*   ارائه محتواهای تعاملی به صورت آنلاین.
*   تولید محتوای باکیفیت و انتشار آن‌ها در وبلاگ کسب‌وکار.

![](https://intrack.ir/wp-content/uploads/2022/06/SITE-INTRACK1-1024x576.jpeg)

## تفاوت‌های بازاریابی درونگرا و برونگرا

بازاریابی درونگرا در مقابل بازاریابی برونگرا (Outband Marketing) قرار می‌گیرد. در بازاریابی برونگرا، محتوایی به مخاطب ارائه می‌شود که لزوماً خواهان آن نیست. اما در بازاریابی درونگرا، به دنبال این هستیم که مخاطب به چه نیاز دارد و چه مشکلاتی دارد و سعی می‌کنیم این نیازها را برآورده کنیم.

به شکل ساده‌تری می‌توان این گونه گفت: در بازاریابی درونگرا، خود مشتری به سراغ برند می‌آید و در بازاریابی برونگرا، برند به سراغ مشتری می‌رود.

تبلیغات تلویزیونی، رادیویی، بیلبوردهای داخل خیابان و اتوبان‌ها و همچنین پخش تراکت‌ها در سطح شهر، مواردی از تبلیغات هستند که مردم لزوماً خواهان آن نیستند. یعنی شخص بازاریاب، فرد را از کاری که در حال انجام است، متوقف می‌سازد تا پیامش را به او برساند. این همان بازاریابی برونگراست.

اما در بازاریابی درونگرا، مشتری را متوقف نمی‌کنیم. بلکه خود او به سراغ ما می‌آید. مثلاً یک کاربر در مورد مشکل یا نیازی که دارد، در گوگل سرچ می‌کند و از طریق این سرچ، به یکی از پست‌های وبلاگ ما می‌رسد. حالا ما می‌توانیم از همین پست وبلاگ، برای تبدیل کردن کاربر به لید و در نهایت به مشتری، تلاش کنیم.

برای فهم بهتر تفاوتِ میان بازاریابی درونگرا و برونگرا، باید به نام آن‌ها دقت کرد. در بازاریابی درونگرا سعی می‌کنیم تا مشتریان بالقوه‌ی خود را وارد حلقه‌ی بازاریابی خود کنیم. در حالی که در بازاریابی برونگرا، از حلقه‌ی خود خارج شده و پیشنهاد خود را به همه ارائه می‌کنیم.

در بازاریابی درونگرا توجه مشتری را به دست می‌آوریم و در بازاریابی برونگرا، توجه مشتری را می‌خریم.

در این جاست که سه اصطلاح جدید مطرح می‌شود که در ادامه در موردش صحبت خواهیم کرد: مالکیت رسانه (Owned Media)، رسانه‌ی کسب شده (Earned Media) رسانه‌ی پولی (Paid Media).

*   منظور از **مالکیت رسانه (Owned Media)** کانال‌های ارتباطی‌ای هستند که کسب‌وکار بر روی آن‌ها تسلط و کنترل دارد. به طور مثال، وبسایت، وبلاگ، صفحات برند در شبکه‌های اجتماعی و کانال برند در یوتوب و آپارات، مواردی از Owned Media محسوب می‌شوند. در این رسانه‌ها، خود برند تصمیم می‌گیرد که چه محتوایی را در چه زمانی و در چه قالبی منتشر کند.
*   **رسانه‌ی کسب شده (ٍEarned Media)** پوششی است که در نتیجه موفقیت کسب‌وکار نصیب آن می‌شود. مثلاً روزنامه‌ها و مجلات در مورد آن صحبت می‌کنند. در وبلاگ و وبسایت‌های مختلف در مورد کسب‌وکار صحبت می‌شود. همچنین در شبکه‌های اجتماعی، یوتوب و آپارات نیز ممکن است صفحات مختلف در مورد کسب‌وکار صحبت کنند. خود کسب‌وکار بر روی این اتفاق و حرف‌هایی که گفته می‌شود، تسلط و کنترل کامل ندارد. اما این صحبت‌ها و مطرح شدن نام برند، در نهایت موجب افزایش آگاهی از برند و افزایش تولید لید می‌گردد. دقت داشته باشید که در این نوع رسانه، پولی توسط کسب‌وکار پرداخت نمی‌شود و مطرح شدن نامش در محتواهای دیگر رسانه‌ها، کاملاً خودجوش است.
*   زمانی هم که شما پول بدهید و در ازای آن، در محتواهای رسانه‌های دیگر حضور داشته باشید، از **رسانه‌ی پولی (Paid Media)** بهره برده‌اید. تبلیغات در رادیو و تلویزیون، همچنین تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی نظیر فیس بوک، اینستاگرام و توییتر و هر نوع تبلیغات دیگری که برای آن پول پرداخت شود، در این دسته قرار می‌گیرد.

در بازاریابی درونگرا تنها از رسانه‌ی پولی استفاده می‌شود، در حالی که در بازاریابی برونگرا از مالکیت رسانه و رسانه‌ی کسب شده استفاده می‌کنیم. این دو رسانه، به صورت مستقیم هزینه‌ای برای کسب‌وکار ندارند. اما ممکن است هزینه‌های غیرمستقیمی برای آن پرداخت شود. به طور مثال، شما برای صفحه داشتن در شبکه‌های اجتماعی و انتشار پست، هزینه‌ای پرداخت نمی‌کنید. اما ممکن است برای تولید محتوایی که می‌خواهید منتشر کنید، هزینه پرداخت کرده باشید.

![inbound-marketing03.jpeg](http://159.69.209.246:1340/uploads/inbound_marketing03_fe3135f9e0.jpeg)

## مزایای بازاریابی درونگرا

مهم‌ترین مزیت بازاریابی درونگرا، این است که ترافیکی که به سمت سایت شما روانه می‌شود، کیفیت بالاتری دارد. چرا که تقریباً تمامی افراد، با خواسته‌ی خود و از روی کنجکاوی به کسب‌وکار شما مراجعه کرده‌اند و همین موضوع باعث می‌شود تا احتمال تبدیل شدن آن‌ها به مشتری افزایش یابد. از همین رو می‌گوییم که این نوع ترافیک، کیفیت بالاتری دارد. اما مزیت‌های بازاریابی درونگرا فقط همین مورد نیست. در ادامه به دو مورد دیگر از مزایای این نوع بازاریابی می‌پردازیم:

*   **افزایش اعتماد:** یکی از اهداف اصلی در بازاریابی درونگرا، این است که اطلاعات مورد نیاز مشتریان بالقوه را به شکل خلاقانه و تعاملی در اختیارشان بگذاریم. در برخی موارد حتی خود کاربران نیز ممکن است از نیازشان به این اطلاعات، خبر نداشته باشند. به این ترتیب، برند به عنوان یک منبع مورد اعتماد و مفید در چشم کاربران جا می‌افتد و به طور قطع، زمانی که احتیاج به خرید داشته باشند، به برند شما مراجعه خواهند کرد.

**جذب مشتری از کانال‌های ارتباطی مختلف:** اتکا بر یک کانال ارتباطی خاص می‌تواند برای برند خطرناک باشد. اما در بازاریابی درونگرا ما از کانال‌های ارتباطی مختلفی استفاده می‌کنیم. از سرچ ارگانیک، شبکه‌های اجتماعی، ریفرال و انواع کانال‌های ارتباطی دیگر. از این طریق اطمینان داریم که فقط بر یک کانال ارتباط خاص متکی نیستیم و ریسک کار تا حد زیادی پایین می‌آید.

 بازاریابی درونگرا چیست؟

رقابت کسب‌وکارها در سطح بین‌المللی سرعت بالایی دارد و به همین خاطر بیشتر برندهای بزرگ تا امروز همه یا بخشی از فعالیت‌های بازاریابی خود را به تکنولوژی سپرده‌اند. برندهایی مثل تویوتا، اپل، نت‌فلیکس و سایر رهبران بازار با استفاده از امکانات اتوماسیون بازاریابی توانسته‌اند در سال‌های اخیر ضمن رسیدن به رشد پایدار (Sustainable Growth)، جایگاه رقابتی خود را حفظ کنند. این شرکت‌ها فعالیت مشتریان خود را زیر نظر گرفته و از همین طریق نیازهای آنان را تشخیص می‌دهند. این توجه به نیازها و ترجیحات مشتری با انتقال حس خوب به او باعث وفاداری مشتری به برند خواهد شد. در این صفحه قصد داریم سه تجربه موفق استفاده از اتوماسیون بازاریابی توسط برندهای بزرگ و رهبر در سطح جهان را بررسی کنیم. 

### تویوتا

شرکت تویوتا مدت‌ها است که به‌عنوان یکی از بزرگان صنعت خودرو فعالیت می‌کند و شهرتی جهانی دارد. این شرکت در سال ۲۰۲۰ توانست با عبور از فلکس‌واگن جایگاه رهبر بازار خودرو را به خود اختصاص دهد. بر اساس آخرین گزارش مالی تویوتا، این شرکت با گردش دارایی (Turnover) بیش از ۲۷۰ میلیون دلار از این لحاظ در صدر تولیدکنندگان خودروی هم‌سطح خود قرار دارد. 

تویوتا که در طول زمان فعالیت خود بیشتر بر تبلیغات تلویزیونی تکیه داشته است، در سال ۲۰۱۷ تصمیم گرفت به‌صورت آزمایشی برای مشتریان ساکن ایتالیا و اسپانیا از اتوماسیون بازاریابی استفاده کند. آندره‌آ کارلوچی (مدیر بازاریابی تویوتا در اروپا) پس در این باره می‌گوید «ما نمی‌خواهیم تمام استراتژی‌مان روی تبلیغات تلویزیونی سوار باشد؛ از نگاه ما اتوماسیون نه برای کم کردن خرج‌ها، بلکه برای بهتر خرج کردن کاربردی است». او اضافه می‌کند «اگر چه تلویزیون همچنان نقش مهمی را برای فعالیت‌های بازاریابی ما ایفا می‌کند، در حال حاضر به یک ارتباط شخصی و احساسی با مشتریان می‌اندیشیم». 

این تغییر رویه تویوتا در سال ۲۰۱۹ به نتیجه رسید و فروش این شرکت در ژانویه ۲۰۱۹ یک رشد ۷/۵۲ درصدی را تجربه کرد. علاوه بر این سهم بازار تویوتا از ژانویه ۲۰۱۸ تا یک سال بعد، یک درصد رشد داشت.

### یک مثال از پیام‌های خودکار تویوتا:

تویوتا برای کسانی که از این شرکت ماشین می‌خرند، ۶ ماه بعد از انجام خرید پیامی جهت یادآوری چکاپ ماشین ارسال می‌کند. کاری که باعث می‌شود مشتری احساس بهتری داشته باشد و با برند وارد یک ارتباط دوستانه و احساسی شود. برای پیاده کردن این استراتژی در پنل inTrack کافی است به صفحه جرنی رفته و شرایط زیر را برای آن تعیین کنید. 

### مک‌کافی

شرکت McCafee را با آنتی‌ویروسش می‌شناسیم. این شرکت یک شرکت بزرگ کامپیوتری است که مجموعه‌ای از راهکارهای امنیت شبکه را برای استفاده‌های شخصی و استفاده در کسب‌وکار ارائه می‌دهد. ارزش این کسب‌وکار در سال ۲۰۱۹، هشت میلیارد دلار تخمین زده شد. 

 McCafee هم مانند تویوتا از قبل شهرت و فروش نسبتا خوبی داشت، اما استفاده از اتوماسیون بازاریابی و به‌روز کردن رویه‌های جذب و حفظ مشتری باعث سرعت گرفتن رشد این شرکت شد. در واقع مک‌کافی به این فکر افتاد که رفتار مشتری را بررسی کند و با توجه به این رفتار، مناسب‌ترین محصول خود را به او پیشنهاد دهد. برای مثال ممکن است یک مدیر IT از مک‌کافی برای تامین امنیت سیستم‌های شرکت خود استفاده کند. مک‌کافی با بررسی رفتار این کاربر هدف او را تشخیص داده و محصولات تکمیلی برای استفاده سازمانی را به او پیشنهاد می‌دهد.

اتوماسیون بازاریابی به McCafee کمک کرد لیدهای کمتر اما باکیفیت‌تری جمع‌آوری کند. زمانی که لیدها کیفیت بالاتری داشته باشند، نرخ تبدیل بهبود پیدا می‌کند. بنا به گفته مدیر بازاریابی این شرکت «استفاده از اتوماسیون برای ما باعث کاهش زمان چرخه فروش و هماهنگی بیشتر بین واحد بازاریابی و فروش شد». 

### یک مثال از پیام‌های خودکار مک‌کافی:

مک‌کافی مشتریان خود را با توجه به نوع استفاده از محصول (برای مثال اداری) بخش‌بندی می‌کند و محصولات مرتبط با نیازهای هر کدام را به آن‌ها پیشنهاد می‌دهد. برای مثال زمانی که شما از محصولات این شرکت برای مصارف شخصی و خانگی استفاده می‌کنید، آخرین آپدیت‌های مربوط به فایروال‌ها، آنتی‌ویروس‌ها و سایر محصولات مربوط به امنیت شبکه خانگی را به‌صورت ایمیل دریافت خواهید کرد. 

### نت‌فلیکس

شرکت Netflix در سال‌های اخیر توانسته است در صدر سرویس‌های استریم فیلم و سریال قرار بگیرد. این شرکت از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ توانست گردش دارایی خود را بیش از یک و نیم میلیارد دلار افزایش داده و به نزدیک ۲۵ میلیارد دلار برساند. درآمد خالص سالانه این شرکت هم چیزی حدود ۲/۷۶ میلیارد دلار تخمین زده می‌شود. 

 یکی از رازهای موفقیت این شرکت، استفاده به‌جا و بهینه از تکنولوژی‌های جدید است؛ برای مثال Netflix با جمع‌آوری داده‌های رفتاری مشتریان و کمک گرفتن از اتوماسیون بازاریابی، به هر کاربر پیشنهادی شخصی‌سازی شده مطابق با محتواهای مورد علاقه‌اش ارائه می‌دهد. برای مثال اگر یکی  از کاربران نت‌فلیکس تا امروز فیلم‌های طنز و اکشن را از طریق این پلتفرم دیده باشد، پیشنهاد امروز نت‌فلیکس به او از همین دو دسته خواهد بود. همین امر باعث شده است در حال حاضر بیش از ۸۰ درصد بازدیدهای این سایت، حاصل کلیک کاربران روی ایمیل‌ها و نوتیفیکیشن‌های ارسالی توسط Netflix است. این شرکت با ارزشی بیش از ۱۴۶ میلیون دلار در حال حاضر یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین شرکت‌های دنیا به‌حساب می‌آید. 

### یک مثال از پیام‌های خودکار نتفلیکس: 

همانطور که گفتیم این شرکت داده‌های مربوط به سوابق بازدید کاربران را به طور مرتب ذخیره کرده و مورد بررسی قرار می‌دهد. این یعنی نت‌فلیکس برای تمام کسانی که تا امروز فیلم‌های ابرقهرمانی دیده‌اند، یادآوری موجود شدن جدیدترین فیلم مرد عنکبوتی را ارسال خواهد کرد. 

## شرکت هالو:

شرکت هالو در سال ۲۰۱۹ توسط دو دانشجوی دانشگاه پنسیلوانیا در آمریکا تاسیس شد. کار این شرکت تولید تابلوهای تبلیغات هوشمند برای نصب در بالای سقف تاکسی ها است. رشد ناگهانی و سریع هالو در یک سال اول تاسیس خود، باعث تعجب بسیاری از کارشناسان و فعالان حوزه کسب‌وکار بود. مدیران هالو معتقدند این رشد بدون استفاده از اتوماسیون بازاریابی ممکن نمی‌شد. کنان صالح (یکی از تاسیس‌کنندگان هالو) می‌گوید: «قبل از به‌کارگیری اتوماسیون بازاریابی، تمام کارها از طریق جدول‌های اکسل و ارسال مستقیم پیام به رانندگان ممکن می‌شد. اتوماسیون به ما کمک کرد رانندگان را به‌طور هوشمند و خودکار با خدمات خود آشنا کرده و کار با محصول را برای آن‌ها راحت‌تر کنیم.» صالح در ادامه می‌گوید «بدون اتوماسیون بازاریابی، جذب هر راننده با بیش از ۱۰ مکالمه در قالب چت و صرف ۲ تا ۳ ساعت زمان ممکن می‌شد. این تکنولوژی نه‌تنها توانست به ما برای کاهش حجم کار کمک کند، بلکه این فرآیند خسته‌کننده و پرتکرار را برای رانندگان نیز کوتاه‌تر کرد و این تجربه کاربری بهتر باعث جذب رانندگان بیشتر و در نتیجه رشد ما شد».

او در جای دیگری می‌گوید «زمانی که شروع به استفاده از این تکنولوژی کردیم، تیم ما متشکل از ۱۰ نفر بود. در ادامه از اینکه چه حجم کاری را می‌توانیم با همین ۱۰ نفر انجام دهیم شگفت‌زده شدیم. اتوماسیون بازاریابی با هوشمند کردن بخش قابل توجهی از فعالیت‌های ما، ظرفیت تیم را از لحاظ حجم کاری تا حد قابل توجهی افزایش داد و به مزیت رقابتی ما تبدیل شد». موفقیت هالو در سال اول تاسیس خود باعث شد Lyft بزرگترین رقیب Uber این شرکت را خریداری کند. این ادغام باعث رشد ۱۱۷ درصدی فروش Lyft بین دسامبر ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۱ شد. این شرکت اگر چه هنوز به جایگاه Uber نرسیده است اما با رشد اخیر خود این جایگاه را به خطر انداخته است.

اتوماسیون بازاریابی و برندهای جهانی

اینترک ابزاری مهم و کاربردی برای فعالان صنعت گردشگری است؛ چرا که شناخت ترجیحات سفر مشتریان و تشخیص نارضایتی‌های آنان در زمان مناسب می‌تواند هزینه‌بر و وقت‌گیر باشد. inTrack با دنبال کردن این فرآیند چهار مرحله‌ای، جلب رضایت مشتریان را برای کسب‌وکارهای صنعت گردشگری ساده‌تر می‌کند. 

*   **دنبال کردن مشتری:**

با اتصال inTrack به سایت یا اپلیکیشن شما، تمام اطلاعات مرتبط با هر یک از مشتریانتان ثبت خواهد شد. اطلاعاتی مثل تعداد سفر، مقصد‌های مورد علاقه هر مشتری و سایر سوابق رفتاری. در اختیار داشتن این داده‌ها به شما کمک می‌کند نیازهای مشتریانتان را بهتر بشناسید و پیشنهادهایی متناسب با همین نیازها ارائه دهید. در نتیجه دنبال کردن رفتار مشتری، پروفایل‌هایی به شکل زیر از مشتریان در اختیار خواهید داشت. 

*   **دسته‌بندی کردن:**

در ادامه نوبت به نظم بخشیدن به اطلاعات جمع‌آوری شده می‌رسد. با قابلیت بخش‌بندی inTrack می‌توانید مشتریان را به گروه‌های معنادار تقسیم کنید. برای مثال «کسانی که مرتبا از خدمات شما برای سفر استفاده می‌کنند»، «کسانی که به‌دنبال پایین‌ترین قیمت هستند». چرا می‌گوییم معنادار؟ چون برای مثال کسانی که مرتبا از خدمات شما استفاده می‌کنند، مشتریان وفادار و مهم شما به‌حساب می‌آیند و حفظ آن‌ها نیازمند ارائه خدمات VIP به آن‌ها است. به همین ترتیب می‌توانید سایر دسته‌های مشتریان را هم شناسایی کرده و متناسب با نیازهای هر گروه به آن‌ها خدمت ارائه بدهید. 

*   **جلب مشارکت:**

پس از گروه‌بندی مشتریان، نوبت به تعامل با آن‌ها و جلب مشارکت (کلیک) آن‌ها می‌رسد. در inTrack می‌توانید از طریق پیامک، پوش‌نوتیفیکیشن موبایل، پوش‌نوتیفیکیشن وب و ایمیل با مخاطبان و مشتریان تعامل کنید. پس از انجام دو مرحله قبلی و تشخیص نیازهای مشتری، جلب مشارکت از طریق پیام نیز آسان‌تر خواهد شد. برای مثال زمانی که با بخش‌بندی، گردشگران حرفه‌ای را از میان گروه مشتریان خود می‌شناسید، قادر خواهید بود با ارائه تخفیفات ویژه این افراد را برای بیشتر سفر کردن تشویق کنید. 

*   **تجزیه و تحلیل نتایج:**

در نهایت برای اینکه از درست بودن روند انجام کار اطمینان حاصل کنید، اینترک نتایج اجرای هر کمپین را به‌صورت لایو به شما نشان می‌دهد. این یعنی از زمان شروع اجرای کمپین می‌توانید، تعداد کلیک‌ها، تعداد خریدهای انجام شده، میزان درآمد خلق شده و… را به‌صورت لایو روی پنل inTrack مشاهده کنید. در واقع inTrack نتایج اجرای کمپین را با معیارهای کمی و قابل‌اندازه‌گیری به شما نشان می‌دهد تا ارزیابی آن برایتان ساده‌تر شود. 

#### ما چه ارزشی برای این کسب‌وکارها ایجاد می‌کنیم؟

ما در زمینه جذب و حفظ مشتری به کسب‌وکارهای صنعت گردشگری کمک می‌کنیم تا به رشد برسند.

*   **جذب:** فرض کنید شرکت شما داده‌های مربوط به تعدادی مشتری بالقوه را با تحقیقات بازار جمع‌آوری کرده است. پلتفرم ما این داده‌ها را در کنار داده‌های وبسایت و اپلیکیشن ذخیره می‌کند تا با استفاده از آن بتوانید نیازها و ترجیحات مشتریان بالقوه را نیز بشناسید. برای مثال اگر کسی به سفر خارجی علاقه دارد او را با تخفیف روی سفرهای خارجی جذب کنید یا اگر کسی معیار خاصی برای هواپیما دارد، پیشنهادهای ویژه پروازهای چارتر را به او ارائه بدهید.
*   **حفظ:** زمانی که داده‌های رفتاری مشتریان شما توسط inTrack ثبت می‌شود، درک نیازهای مشتری کار ساده‌تری خواهد شد. برای مثال با inTrack می‌توانید مقصدهای مورد علاقه و فاصله بین سفرهای هر فرد را بشناسید و پیشنهادهای خود را متناسب با نیازها و شرایط او ارائه دهید. علاوه بر این با قابلیت بخش‌بندی inTrack امکان تشخیص مشتریان فراموش شده (مشتریانی که استفاده از خدمات شما را متوقف کرده‌اند) و تهییج آن‌ها با تخفیف‌های ویژه برای شما وجود دارد.
*   **رشد:** پلتفرم ما شرایطی را فراهم می‌کند که با صرف هزینه، زمان و انرژی کمتر، اثرگذاری بیشتر و بهتری روی ذهن مخاطبان داشته باشید. در واقع ما به شما کمک می‌‌کنیم با تعاملی هوشمندانه‌تر هزینه‌ها را کاهش داده و به رشد برسید. 

#### شروع کار با inTrack برای این کسب‌وکارها چگونه است؟

برای شروع کار ما نیاز داریم به سایت یا اپلیکشین شما متصل شده و داده‌های لازم را دریافت کنیم. این تبادل داده با تعامل تیم فنی شما و تیم فنی ما صورت می‌گیرد. در نهایت پس از اعمال تنظیمات مورد نظرتان روی پلتفرم، پنلی به شما تحویل داده می‌شود که با آن می‌توانید کمپین‌های مختلف بازاریابی را اجرا کنید. ما برای استفاده بهینه از این پنل و رفع چالش‌های احتمالی نیز در کنار شما خواهیم بود.

 استفاده از اینترک در شرکت‌های گردشگری و فروش بلیط

اپلیکیشن‌های پرداخت را می‌توان پرکاربردترین اپلیکیشن‌های امروز دانست. این سطح تقاضا باعث بالا رفتن سطح رقابت در میان شرکت‌های ارائه‌دهنده این گونه خدمات شده است. ما به شما که در این صنعت فعالیت دارید کمک می‌کنیم با ارائه یک تجربه منحصر به فرد، مشتریان را جذب کرده و از رقبای خود جلوتر باشید. خدمات inTrack برای شرکت‌های خدمات پرداخت شامل ۴ مرحله اصلی است:

*   **دنبال کردن مشتری:**

با اتصال inTrack به اپلیکیشن شما، تمام اطلاعات مرتبط با هر یک از مشتریانتان ثبت می‌شود. اطلاعاتی که ممکن است ویژگی‌های شخصی باشند (مثل اسم و سن) یا ویژگی‌های رفتاری مثل سوابق پرداخت قبوض، خرید شارژ و دیگر انواع تراکنش. پلتفرم inTrack پس از اتصال، شروع به ساختن پروفایل‌هایی به شکل زیر برای کاربران و مشتریان شما می‌کند. پروفایل کاملی که مشخص می‌کند هر کاربر با چه قسمتی از اپلیکیشن سر و کار دارد. برای مثال رضا ۲۵ ساله از تهران بیشتر برای کارت به کارت از اپلیکیشن استفاده می‌کند و مریم ۱۸ ساله به‌صورت روزانه شارژ می‌خرد. 

*   **دسته‌بندی کردن:**

حالا که پروفایل‌های مشتریان را در اختیار داریم نوبت به مرتب کردن این اطلاعات می‌رسد. پلتفرم ما برای رسیدن به این هدف، ابزار بخش‌بندی یا سگمنتیشن (Segmentation) را در اختیار شما قرار داده است. برای مثال شما می‌توانید تمام کسانی که به‌طور مرتب با اپلیکیشن شما قبض موبایل خود را پرداخت می‌کنند را در یک گروه قرار داده و رسیدن موعد پرداخت را از چند روز قبل به آن‌ها یادآوری کنید. یا مشتریانی که در گذشته چند بار با اپلیکیشن شما شارژ خریداری کرده‌اند را با اعتبار رایگان یا شارژ تخفیفی، به اپلیکیشن خود برگردانید. 

*   **جلب مشارکت:**

همانطور که گفتیم هدف بخش‌بندی مشتریان، رسیدن به گروهی معنادار است که نیاز مشترک دارند. برای مثال دارندگان سیم‌کارت ثابت به یادآوری پرداخت قبض نیاز خواهند داشت. زمانی که نیاز مشترک مشخص شد، کافی است راه ارتباطی مورد نظر خود را انتخاب کنید. پلتفرم inTrack در حال حاضر ایمیل، پیامک، پوش‌نوتیفیکیشن موبایل و نوتیفیکیشن وب را به‌عنوان راه ارتباطی در اختیار شما قرار داده است. 

*   **تجزیه و تحلیل نتایج:**

از لحظه شروع اجرای کمپین می‌توانید نتایج آن را به‌صورت لایو روی پنل inTrack مشاهده کنید. نتایجی مثل تعداد پیام دلیور شده، تعداد کلیک و درآمد تولید شده. تجزیه و تحلیل نتایج کمپین‌ها به شما کمک می‌کند اثربخشی را بهتر بسنجید. 

### ما چه ارزشی برای این کسب‌وکارها ایجاد می‌کنیم؟

ما در زمینه جذب و حفظ مشتری به اپلیکیشن‌های پرداختی کمک می‌کنیم تا به رشد برسند.

*   **جذب:** برای جذب مشتریان جدید نیاز است ارزشی را به آن‌ها ارائه کنید که از سایر رقبا متمایز است. استفاده از قابلیت‌های inTrack می‌تواند این تمایز را برای شما رقم بزند. چرا که با inTrack می‌توانید هر مشتری بالقوه را با برطرف کردن نیازهایش به مشتری دائمی تبدیل کنید. برای مثال می‌توانید برای مخاطبان جوان و صاحب سیم‌کارت اعتباری یک طرح ویژه در نظر گرفته و با تخفیف روی شارژ آن‌ها را جذب کنید.
*   **حفظ:** زمانی که داده‌های رفتاری مشتریان شما توسط inTrack ثبت می‌شود، درک نیازهای مشتری کار ساده‌تری خواهد شد و می‌توانید با توجه به نوع استفاده مشتری از اپلیکیشن برای او پیام بفرستید. برای مثال بعضی از مشتریان شما سیم‌کارت اعتباری داشته و طرح‌های مربوط به خرید شارژ مورد نیاز آن‌ها است. در حالی که بعضی دیگر از مشتریان سرپرست خانوار بوده و چند نوع قبض را با اپلیکیشن شما پرداخت می‌کنند و نیاز به یادآوری اتمام دوره دارند. زمانی که به نیازهای مشتری توجه کنید، انگیزه وفاداری به برند شما در او ایجاد خواهد شد و حفظ او ساده‌تر خواهد بود.
*   **رشد:** در حال حاضر کسب‌وکارهای حاضر در صنعت خدمات پرداختی رقابت تنگاتنگی را تجربه می‌کنند. پلتفرم inTrack با کمک به کاهش هزینه‌ها و افزایش بازدهی بازاریابی، مسیر رشد را برای این کسب‌وکارها فراهم می‌کند. 

### شروع کار با inTrack برای این کسب‌وکارها چگونه است؟

برای اینکه فعالیت خود را روی inTrack دنبال کنید، نیاز به ادغام (Integration) خواهید داشت که این کار از طریق تعامل تیم فنی ما و تیم فنی شما ممکن می‌شود. در نتیجه این تعامل تنظیمات مد نظر شما روی سیستم اعمال خواهد شد. ما پس از انجام تنظیمات اولیه، برای آموزش نحوه استفاده از پنل و پاسخ به سوالات و چالش‌های شما نیز در کنارتان خواهیم بود.

اینترک در شرکت‌های خدمات پرداخت

پلتفرم‌های اشتراک ویدیو و سرویس‌های استریم در صدر سرگرمی‌های مورد علاقه مردم دنیای امروز قرار دارند. همین امر باعث شده رقابت برای جذب و حفظ مشتریان در این صنعت جدی‌تر از همیشه باشد. در چنین شرایطی کسب‌وکارها برای رسیدن به مزیت رقابتی به استفاده از روش‌های جدید نیاز دارند. روشی که inTrack به شما ارائه می‌دهد با دنبال کردن این چهار مرحله شما را به رشد می‌رساند. 

#### دنبال کردن مشتری:

با متصل شدن inTrack به رسانه شما، تمام اطلاعات مرتبط با هر یک از کاربران شما ثبت می‌شود. مثلا «سارا – ۲۶ ساله – علاقه‌مند به دسته‌بندی جنایی». به این ترتیب شما یک بانک اطلاعاتی یکپارچه از داده‌های مشتریان را در اختیار خواهید داشت. این اطلاعات به‌طور خودکار در پلتفرم inTrack ذخیره شده و در ادامه به شما کمک می‌کند نیازهای مشتریان را بهتر بشناسید. برای مثال سارا بدون شک از معرفی فیلم‌های جنایی استقبال خواهد کرد. شما می‌توانید با تمام مشتریان علاقه‌مند به این دسته‌بندی به همین ترتیب وارد ارتباط شوید. 

#### دسته‌بندی کردن:

حالا که پروفایل‌های مشتریان را در اختیار داریم نوبت به مرتب کردن این اطلاعات می‌رسد. پلتفرم ما برای رسیدن به این هدف، ابزار بخش‌بندی یا سگمنتیشن (Segmentation) را در اختیار شما قرار داده است. همانطور که گفتیم تمام کسانی که به دسته‌بندی جنایی علاقه دارند، از معرفی فیلم‌های جدید در این دسته‌بندی استقبال خواهند کرد. سگمنتیشن به شما کمک می‌کند با ساختن گروه‌های معنادار در میان مشتریان، پیام‌هایی متناسب با نیازهایشان برای آن‌ها ارسال کنید. 

#### جلب مشارکت:

حالا که گروه معنادار ایجاد شد، نوبت به تعامل با افراد و جلب مشارکت (گرفتن کلیک) آن‌ها می‌رسد. در حال حاضر برای این کار در inTrack چهار کانال وجود دارد: پیامک، ایمیل، پوش‌نوتیفیکیشن موبایل و نوتیفیکیشن وب. انتخاب با شما است که فیلم‌های جنایی جدید را از طریق کدام کانال به سارا و سایر کسانی که به این دسته‌بندی علاقه دارند معرفی کنید. 

#### تجزیه و تحلیل نتایج:

پلتفرم ما پس از جمع‌آوری داده و اجرای کمپین، به شما کمک می‌کند نتیجه هر کمپین را در قالب جدول و نمودار مشاهده کنید. این قابلیت به شما کمک می‌کند نگاهی جامع به فرآیند بازاریابی خود داشته باشید و از تکرار اشتباهات جلوگیری کنید. با inTrack از همان لحظه شروع اجرای کمپین می‌توانید تعداد کلیک و درآمد تولید شده را به‌صورت لایو ببینید. 

#### ما چه ارزشی برای این کسب‌وکارها ایجاد می‌کنیم؟

ما در زمینه جذب و حفظ مشتری به کسب‌وکارهای صنعت سرگرمی و رسانه دیجیتال کمک می‌کنیم تا به رشد برسند. 

*   جذب: فرض کنید کسب‌وکار شما با تحقیقات بازار، اطلاعات رفتاری تعدادی از مشتریان بالقوه را در اختیار دارد. با inTrack می‌توانید این داده‌ها را وارد دیتابیس کرده و کمپین‌ها را با استفاده از آن‌ها هوشمند کنید. برای مثال اگر مشتری بالقوه در سرویس‌های دیگر از فیلم طنز استقبال کرده است، ما به او برای همین دسته‌بندی پیشنهاد تخفیف بدهیم تا انگیزه استفاده از خدمات ما را پیدا کند. 
*   حفظ: با ثبت داده‌های رفتاری مشتریان، درک نیازهای آن‌ها کار ساده‌تری خواهد شد و می‌توانید با توجه به نوع استفاده مشتری از خدماتتان برای او پیام بفرستید. برای مثال پیشنهاد ویدیوهای مرتبط با بازدیدهای قبلی کاربر در قالب پیامک یا ایمیل می‌تواند انگیزه لازم را برای بازگشت مشتری به سایت یا اپلیکیشن فراهم کند. inTrack به شما کمک می‌کند مسیر کاربرانتان را برای رسیدن به محتوای مد نظرشان هموار کرده و تجربه آن‌ها را بهبود ببخشید. چرا که بهبود سطح رضایت‌مندی در میان مشتریان به وفادار شدن آن‌ها منجر خواهد شد.
*   رشد: ما به کسب‌وکارهای فعال در زمینه سرگرمی و رسانه دیجیتال کمک می‌کنیم با یک روش سیستماتیک و با کمک هوش مصنوعی و مدیریت داده به جذب و حفظ مشتری بپردازند. استفاده از این تکنولوژی باعث کاهش حجم کاری و افزایش بازدهی تیم بازاریابی و فروش خواهد شد که در نهایت رشد را برای شما به‌همراه دارد. 

#### شروع کار با inTrack برای این کسب‌وکارها چگونه است؟

همه چیز از تعامل تیم فنی ما و تیم فنی شما شروع می‌شود. ما به شما کمک می‌کنیم تنظیمات مورد نظر خود را روی سیستم اعمال کرده و داده‌هایتان را وارد سیستم کنید. این تعامل در طول همکاری ما با شما ادامه پیدا خواهد کرد و همیشه برای حل چالش‌ها کنارتان خواهیم بود.

 استفاده از اینترک در شرکت‌های سرگرمی و رسانه‌های دیجیتال

اینترک ابزاری مهم و کاربردی برای فروشگاه‌های آنلاین است. به دلیل تعدد کالا و مشتریان، دنبال کردن آن‌ها و شناخت مشتری، نیاز سنجی و حفظ تعامل، می‌تواند کاری پیچیده و زمان‌بر باشد. اینترک در کنار شماست تا با در اختیار قراردادن امکانات مدرن و هوشمند، این فرآیند را برایتان آسان کند. ۴ مرحله‌ی اینترک برای فروشگاه‌های آنلاین به شکل زیر است:

*   **دنبال کردن مشتری:**

با اتصال اینترک به فروشگاه‌ شما، تمام اطلاعات مرتبط با هر یک از مشتریان شما ثبت می‌شود. به این معنی که اگر مشتری شما از دسته‌بندی خاصی دیدن کند یا کالای خاصی را جست و جو کند، در دسته‌ی علاقه‌مندی‌های او، ثبت می‌شود. در نتیجه این فعالیت دیتابیسی به شکل زیر از اطلاعات مشتریان در اختیار شما و کسب‌وکارتان خواهد بود.

*   **دسته بندی کردن:**

حالا می‌توانید با توجه به اطلاعات جمع‌آوری شده، گروه‌های معنادار بسازید. برای مثال «همه مشتریان ۲۰ تا ۳۰ ساله ساکن تهران» یا «همه مشتریانی که بیشتر از ده میلیون تا به حال خرید داشته‌اند». چرا می‌گوییم معنادار؟ چون مشتریانی که بیش از ده میلیون خرید داشته‌اند، مشتریان وفادار یا مهم به‌حساب می‌آیند و حفظ آن‌ها نیاز به برنامه ویژه‌ای دارد. 

*   **جلب مشارکت:**

گروه‌هایی که در مرحله قبل ساخته‌ شدند، مخاطبان کمپین‌های شما خواهند بود و هر کدام نیازهای مخصوص به خود را دارند. برای مثال مشتریانی که بیش از ده میلیون خرید داشته‌اند، به این برند اعتماد ویژه‌ای دارند. برای حفظ این اعتماد می‌توانید موجود شدن محصولات تعداد محدود را به آن‌ها اطلاع داده یا تخفیف‌های ویژه‌تری به آن‌ها ارائه دهید. وقتی پیام خود را با نیاز کاربر هماهنگ می‌کنید، شانس مشارکت یا همان کلیک کردن مخاطب بالاتر می‌رود. علاوه بر این می‌توانید کمپین‌های مناسبتی مثل شب یلدا را با inTrack اجرا کنید. 

*   **تجزیه و تحلیل نتایج:**

در نهایت برای اینکه از درست بودن روند انجام کار اطمینان حاصل کنید، اینترک نتایج اجرای هر کمپین را به‌صورت لایو به شما نشان می‌دهد. این یعنی از زمان شروع اجرای کمپین می‌توانید، تعداد کلیک‌ها، تعداد خریدهای انجام شده، میزان درآمد خلق شده و… را به‌صورت لایو روی پنل inTrack مشاهده کنید. 

#### ما چه ارزشی برای این کسب‌وکارها ایجاد می‌کنیم؟

ما در زمینه جذب و حفظ مشتری به فروشگاه‌های آنلاین کمک می‌کنیم تا به رشد برسند.

*   **جذب:** شما می‌توانید داده‌های جمع‌آوری شده از منابع مختلف (مثل بنگاه‌های سوم‌شخص) را در inTrack آپلود کرده و مشتریان بالقوه را با پیام‌های شخصی‌سازی شده جذب کنید. فرض کنید تحقیقات بازار انجام داده‌اید و اطلاعات گروهی از مشتریان که در گذشته علاقه زیادی به خرید لباس‌های رسمی نشان داده‌اند را در اختیار دارید. با inTrack می‌توانید برای این گروه یک کمپین تخفیف برای لباس رسمی اجرا کرده و آن‌ها را از مشتری بالقوه به مشتری بالفعل تبدیل کنید. 
*   **حفظ:** پلتفرم inTrack داده‌های رفتاری مشتریان را به‌طور خودکار ثبت می‌کند. به این ترتیب شما می‌توانید دسته‌بندی‌ها و محصولات مورد علاقه هر مشتری را بشناسید و پیشنهادات خود را با توجه به ترجیحات او ارائه دهید تا انگیزه بازگشت به سایت برایش فراهم شود. علاوه بر این می‌توانید در مناسبت‌هایی مثل شب یلدا یا تولد کاربر، برای او پیام تبریک و تخفیف ارسال کرده و احساس خوبی به مشتری منتقل کنید. 

#### **شروع کار با inTrack برای فروشگاه‌های آنلاین چگونه است؟**

برای شروع کار با inTrack نیاز است اتصال بین سایت یا اپلیکیشن شما به inTrack متصل شود. این کار معمولا در قالب تعامل تیم فنی شما با تیم فنی inTrack اتفاق می‌افتد. تیم فنی اینترک به شما کمک می‌کند تنظیمات مورد نظر خود را روی سیستم پیاده کنید. تلاش ما کمک به شما برای استفاده از تمام ظرفیت‌های inTrack است و کارشناسان فنی ما، برای حل چالش‌ها و مسائل مختلف در کنار شما هستند.

بلاگ